گفتگوی تمدن ها، میراث تمدن کاریزی

فرهنگ و تمدن جوامع کنونی در طول قرن ها و هزاره ها ساخته و پرداخته شده اند و همه تمدن ها تحت تاثیر محیط طبیعی و عوامل اجتماعی به وجود آمده و تکامل یافته اند؛ در واقع فرهنگ و تمدن جوامع امروزی نتیجه مجموعه عوامل طبیعی ،انسانی و تکنولوژی است. انسانها وابسته به شرایط اجتماعی و طبیعی خود، شیوه معیشت خاص خود را دارند که طی آن شرایط محیط طبیعی نقش بسیار مهمی در نوع معیشت و شکل گیری تمدن ها دارد؛ تا آنجا که شیوه های تولید در تعین روابط افراد با اجتماع نقش فابل توجهی ایفا می کنند.

 حال سوال اینست در منطقه ای که اساس تولیدات بر پایه آب قنات است چگونه تمدنی شکل گرفته؟ و تفاوت این تمدن با تمدن های همجوار آن چیست؟

تمدن کاریزی واژه ای است که توسط صاحبنظرانی چون دکترمحمد حسین پاپلی یزدی رواج یافته و بیانگر  نقش ویژه کاریز و قنات در آفرینش زندگی و فرهنگ در مناطقی از کویر ایران است. این محقق و جغرافیدان برجسته، آن قسمت از ایران که سیستم کشاورزی اش بر آب قنات متکی است و منابع آبی دیگر در آنجا از اهمیت  کمتری برخوردار است را جزء تمدن کاریزی(قناتی) که خود یکی از خرده فرهنگ های ایرانی است، می داند. تمدن کاریزی در برابر دو  تمدن مرتعی و فئودالی قرار گرفته است؛ تمدن مرتعی که شمال شرق تمدن کاریزی قرار دارد و در آن اسب نقش عامل تاخت و تاز را بازی می کند و زندگی کوچ نشینی آنها را تبدیل به مهاجمانی چالاک کرده و با این فرهنگ خو گرفته اند و همچنین تمدن فئودالی که بر اساس معیشت کشاورزی و بهره کشی از کشاورزان است.
ادامه نوشته

تابش: ضرورت توجه دولت به خانه های تاریخی

خبرگزاري ميراث فرهنگي ـ گروه مجلس - محمد رضا تابش، نماينده مردم اردکان در مجلس، معضل اصلي بحث تخريب خانه هاي تاريخي را عدم حمايت دولت از صاحبان مکان هاي تاريخي مي داند و معتقد است «وقتي سازمان ميراث فرهنگي محلي را به عنوان ميراث تاريخي ثبت مي کند، بايد بودجه اي را براي مرمت و کمک به صاحب اين مکان ها در نظر بگيرد و به آنان پرداخت کند.»
 
تابش در گفت و گو با CHN درباره حاشيه هاي ثبت خانه هاي تاريخي و شکايت صاحبان اين خانه ها براي بيرون آوردن ملکشان از ثبت، گفت: در برخورد با برخي حرف و حديث ها درباره تخريب خانه هاي قديمي و به کل آثار باستاني از جمله بازار و حمام ها و سرد آبه ها و حسينه هاي تاريخي ما بايد واقع بين باشيم. امکان پذير نيست که سازمان ميراث فرهنگي بيايد و خانه ها و ملک هاي مختلف را ثبت کند، بعد مردم حتي اجازه تعمير خانه هاي خود را نداشته باشند. يا اجازه اين که اجازه استفاده از تاسيسات جديد آب و برق و فاضلاب را در ساختمان هايشان نداشته باشند.
 
وي با تاکيد بر اين که «در مورد تخريب خانه هاي تاريخي محدوديت هاي زيادي وجود دارد»، گفت: به عقيده من اگر دولت و سازمان ميراث فرهنگي جايي را به ثبت مي رساند بايد بودجه لازم براي مرمت و کمک به صاحبان اين آثار و بنا ها در نظر بگيرد.
 
به گفته تابش «با توجه به تحولات اجتماعي و نياز هايي که مردم، محلات و شهرها دارند، بايد واقع بين بود. اين طور نمي شود که يک بناي خشت و گلي که هزاران نمونه مثل آن در شهرهاي مختلف وجود دارد، بدون اختصاص بودجه و اقلامات لازم براي بازسازي و نگه داري آنها را در زمره آثار تاريخي قرار داد. متاسفانه اين کار بيشتر براي بالا بردن آمار آثار ثبت شده است که بايد با واقع بيني به موضوع نگاه کرد.»

اردکان؛ سر در گریبان!

چرا در شهرهای تاریخی ایران به جای خیابان با انبوهی از کوچه پس کوچه‌ها روبرو هستیم؟ چرا گذرها تنگ و پیچ در پیچند؟ چرا برخی‌شان را مسقف ساخته‌اند؟ چرا دیوارها را بلند گرفته‌اند؟ چرا خانه‌ها رو به درون خویش دارند؟ چرا به دور شهر بارو کشیده‌اند؟ چرا...

اینها پرسش‌هایی است که با دیدن شهرهای تاریخی به ذهن خطور می‌کند. اگرچه این شیوه از شهرسازی سال‌هاست که منسوخ شده، اما هنوز محیط زندگی بسیاری از ایرانیان در شهرهای کهن، چنین حال و هوایی دارد. این شیوه از شهرسازی در مقایسه با شهرسازی مدرن، غریب و گاه بی‌مبنا جلوه می‌کند، اما اگر به زمینه‌های تاریخی آن توجه کنیم، درمی‌یابیم که حیات شهری در دورانِ دور، جز بدین منوال، قوام و دوام  نمی‌یافت.

شهر اردکان در ۶۰ کیلومتری شمال یزد، نمونۀ خوبی از این دست به شمار می‌رود. اگرچه بخشی از بافت تاریخی‌اش با خیابان‌کشی‌ها و ساخت و سازهای ناهمگون، دگرگون شده‌است، اما هنوز چند محله به سبک و سیاق قدیمی دارد که حکایت شهرنشینی در روزگاران کهن را بازمی‌گویند.

ادامه نوشته

تقدیر و تبریک

جناب آقای محمدحسین پارسائیان

انجمن چارسوق کویر اردکان ضمن تشکر و قدردانی از زحمات و خدمات جنابعالی در مدت تصدی سرپرستی سازمان ملی جوانان شاخه استان یزد، انتخاب شما را به سمت مدیرکلی نهاد کتابخانه های عمومی استان یزد تبریک گفته و موفقیتان را از درگاه خداوند متعال مسئلت می نماید.

گزارش تصویری نشست تخصصی اردکان‏‌‏شناسی با حضور دکتر پاپلی‏‌‏یزدی

ادامه نوشته

میزبانی از "شازده حمام"؛ حاشیه ای بر نشست با دکتر پاپلی یزدی

همیشه گفته ام که یکی از اصلی ترین دلایلی که باید به یک سرزمین افتخار کرد، افتخارآفرینان آنند! سرزمین ما از این مفاخر کم ندارد؛ چه در تاریخ گذشته خود و چه در حال حاضر. اما نکته مهمتر شناختن این مفاخر و بهره بردن از آنان است؛ مَثل این موضوع شبیه به آن است که کتابی گرانبها و ارزشمند را خریداری کنیم و بجای خواندن و بهره بردن از آن، کتاب را در قفسه کتابخانه مان فقط برای نمایش و پز دادن قرار دهیم! چو سودی از این برایمان حاصل می شود اگر آن را نخوانیم و ورق نزنیم؟!!

در هر رشته و تخصصی که تحصیل کنی یکی از اولین چیزهایی که همان اوایل خواهی شناخت، لیستی ازاساتید و مولفان نامی همان رشته است. آنان که جغرافیا می خوانند در صدر چنین لیستی برایشان چند نام در اولویت است؛ یکی از آنان بی تردید دکتر محمدحسین پاپلی یزدی است. تعداد تالیفات و آثار و مقامات علمی او آنقدر هست که بخواهی از نزدیک چنین فرهیخته ای را ببینی اما وقتی پسوند یزدیش را ببینی شوقت صدچندان می شود. هنگامه تحصیل در دانشگاه چند باری استاد را از نزدیک در همایشها و گاه در راهروی دانشکده انسانی دانشگاه تربیت مدرس دیده بودم و هم صحبت شده بودیم. از همان موقع ها از استاد خواسته بودم تا به اردکان بیایند و از نزدیک تعاملمان بیشتر شود که به علت سکونتشان در مشهد و مشغله های فراوانشان اجابت این درخواست را به تاخیر می انداختند.

ادامه نوشته

سفری به آن سوی یزد

ساعت 7 عصر روز چهارشنبه بود که بعد از یک ماه روزه‌داری و ختم قرآن و با فرارسیدن عید فطر عزم سفر کردیم. در ساعات آخرین روز ماه صیام بود که بعد از شیرین‌کردن کام با شیرینی «قل هو الله»، همه متفق‌القول هوای سفری، حتی یک روزه به سرشان زد. دوستان که در طول ماه گاه و بی‌گاه یا همیشه، در محفل قرآن‌خوانی البته به‌روش صلوات‌خوانی شرکت داشتند، شب‌هنگام در دفتر انجمن عزم‌شان را جزم کردند و هرکس نظری داد. حالا کجا بِرِم؟!

از کویر سیاه‌کوه تا کاشان و اردستان و حتی شیراز بر سر زبان‌ها آمد، که در این میان یادی از دوست غایب میراثی‌مان به سر زبان‌ها افتاد؛ حمید مشتاقیان.

آری؛ آخر بحث، همگی به دیار درخت کهن سروها رسیدند. ابرکوه ...

ادامه نوشته

نشست تخصصی اردکان شناسی

نشست تخصصی اردکان شناسی

موضوع: استان یزد، مهد تمدن کاریزی

با حضور: جغرافیدان برجسته ایران، دکتر محمدحسین پاپلی یزدی

زمان: دوشنبه 21 شهریورماه

ساعت: 18-20

مکان: سالن جلسات مجتمع فرهنگی – هنری آیت الله خاتمی(ره)

برای آشنایی با دکتر پاپلی اینجا و اینجا را کلیک نمایید.

منتظر حضور همه علاقمندان هستیم

بررسی علل پیدایش و اهمیت زیارتگاههای زرتشتیان در یزد

چندی پیش و در جستجوی یافتن مطالبی پیرامون جغرافیای تاریخی اردکان و پیرامون آن مقاله ای مبسوط و جالب و ریزبینانه ای از دکتر مهرشاهی، استاد جغرافیای دانشگاه یزد توجه ام را به خود جلب نمود. هرچند تاریخ انتشار آن جدید نیست، اما محتوای مطالب آن بویژه برای کسانی که علاقمند به دانستن پیرامون این سرزمین هستند، برای همیشه تازه و جالب خواهد بود. دکتر مهرشاهی که خود زردشتی می باشند با نگاهی علمی و منتقدانه و باریک بین به بررسی علل پیدایش و اهمیت زیارتگاههای زردشتیان در استان یزد پرداخته اند. حیفم آمد که سایر دوستان را نیز در بهره بردن از این مطلب شریک نسازم.

رضا ملاحسینی اردکانی

بررسی علل پیدایش و اهمیت زیارتگاههای زرتشتیان در یزد / دکتر داریوش مهرشاهی

خلاصه

احتمالا مهمترین مکانها مذهبی مقدس برای زرتشتیان ایران،پس از آتشکده‏ها، زیارتگاههایی است که در نزدیکی اردکان،عقدا،مهریز و شهر یزد(همگی در استان یزد)قرار دارند. این مقاله اهمیت و ویژگیهای جغرافیایی-فرهنگی این مکانهای تاریخی و مذهبی را مورد بحث قرار می‏دهد. درحالی که این مکانها همه ساله به وسیله صدها نفر از زرتشتیان زیارت‏ می‏گردد ولی آنها را تنها به‏عنوان مکانهایی مقدس از دیدگاه نیایشی نمی‏توان تلقی نمود.اگرچه ما هنوز شواهدی مکتوب در دست نداریم که نشان دهد این مکانها در طی دوره های تاریخی با نقش‏ خاص و یگانه‏ای مورد استفاده قرار می‏گرفته‏اند، اما با این وجود احتمال زیادی وجود دراد که از آنها به‏عنوان ایستگاها و اقامتگاه های موقتی در شرایط خاص، مثلا در حین مهاجرت زرتشتیان به‏ سمت شرق،استفاده می‏شده است. احتمال دارد که چنان شرایطی بارها در طول بحرانها و فشارهای سیاسی و اجتماعی اتفاق افتاده باشد. وجود لهجه‏های متفاوت در بین اقلیت زرتشتی‏ یزد،اردکان و تفت می‏تواند شاهدی باشد بر این حالت گذرگاه بودن و نقش ایسگاهی منطقه ‏دور افتاده‏ و مرکزی یزد در مهاجرتهای ادواری این مردم از بخشهای مختلف ایران زمین به سمت هندوستان. ریشه پیدایش این اماکن هرچه باشد،این مکانهای مقدس درحال حاضر پایگاه هایی را در دامن طبیعت جهت گردهمایی و همبستگی،زنده کردن یاد و خاطره گذشتگان، شادمانی و در نهایت نیایش خداوند در پیوند با طبیعت برای این آخرین بازماندگان ایران کهن‏ فراهم می‏آورد که شناخت هرچه بیشتر و نیز حفظ و نگاداری آنها را به‏عنوان یک میراث‏ فرهنگی ضروری می‏نماید.

ادامه نوشته

معرفی یک کتاب

در بخش معرفی کتاب انجمن چارسوق به معرفی کتاب قنات درایران می پردازیم.

درباره کتاب

کتاب مذکور کوششی 120 صفحه‌ای از محمدرضا حائری است که از سوی دفتر پژوهش‌های فرهنگی درسال 1386 به‌چاپ رسیده است. این کتاب از مجموعه کتاب‌های «از ایران چه می دانم؟» شماره 78 که دفتر پژوهش‌های فرهنگی، کوشش به انتشار آن داشته است.

کتاب «قنات درایران» به‌تفصیل درباره‌ی قنات در ایران، در هفت فصل بحث نموده است.

فصل اول: آب در کوره: آب و جغرافیای ایران، فصل دوم: آب و تاریخ ایران، فصل سوم: مهندسی قنات، فصل چهارم: مهندسان قنات، فصل پنجم: نمونه‌هایی از قنات‌های ایران، فصل ششم: قنات در مقایسه با چاه و سد، فصل هفتم: میراث ماندگار.

در فصول هفت‌گانه کتاب «قنات در ایران»، نویسنده بر آن بوده که تمامی مطالب را با جداول، نقشه‌ها، دتایل‌ها و عکس، به مخاطب ارائه کند. نثر کتاب نثری ساده بوده و خواننده با هیچ‌گونه سختی در متن کتاب، مواجه نمی‌شود و خواننده با تمامی مطالبی که می‌تواند و می‌خواهد از قنات بداند، آگاه می‌شود و حتی می‌تواند از منابع آن نیز بهره‌مند گردد. از سوی دیگر کتاب به‌دلیل کوچکی قطع خود، برای کسانی که فعالیت تورگردانی قنات دارند،  بسیار مفید می‌باشد.

درباره نویسنده

محمدرضا حائری در سال 1332 در تهران متولد شد. فارغ‌التحصیل رشته‌ی معماری و شهرسازی از دانشگاه شهید بهشتی است. از سال 1381 تا 1385 مدیریت گروه شهرشناسی دفتر پزوهش‌های فرهنگی را به‌عهده داشت و هم‌اکنون مدیر مسئول فصل‌نامه «انداشه ایرانشهر» است. علاوه بر تحقیق و آموزش در زمینه‌ی معماری و شهرسازی، مدیریت 22 طرح و تألیف 50 مقاله در این زمینه را در کارنامه دارد. اثر چندرسانه‌ای «خانه‌های ابریشم»(1385) از آخرین کارهای اوست و کتاب «نقش فضا در معماری ایران» نیز به‌قلم وی در دست انتشار است.

محسن فتوحی.

عیدتان مبارک!

به‌نام خدا

با سلام.

قسمت معرفی بنای وبلاگ با معرفی «مسجد زردگ» به قلم محسن فتوحی بروز می‌باشد.

آب در قنات و ما گرد جهان مي‌گرديم!

هفته جهاني آب از تاريخ 21 تا 27 آگوست يعني 30 مرداد تا 5 شهريور در كشور سوئد برگزار مي‌شود تا به مساله آب در زندگي شهري امروز دنيا بپردازد. اين رويداد علاوه بر 22 مارس يا 2 فروردين است كه از سال 1993 روز جهاني آب نام گرفته، اما فراگير بودن و در عين حال ضرورت مسأله، جهانيان را به هم‌فكري واداشته تا از پروژه‌هاي كشورهاي متفاوت براي بهره‌وري بهتر از آب استفاده كنند.
 
آب در كشور ما كه سرزميني خشك محسوب مي‌شود نيز از اهميت خاصي برخوردار است به طوري كه متوليان به روش‌هاي متفاوتي به منظور ذخيره آب و استفاده در شهر و روستا مي‌انديشند. اما نكته نگران‌كننده در اين ميان آن است كه گويا متوليان تنها به روش‌ سدسازي كه اثرات منفي آن به مرور خود را نشان مي‌دهد،‌ بسنده كرده‌اند. در حالي كه پيشينيان ما از روش‌هاي متفاوت و در عين حال سودمندتري استفاده مي‌كردند.
 
يكي از روش‌هاي تخصصي هدايت و ذخيره آب كه به نام ايراني ثبت شده،‌ قنات است. قنات، يكي از پيشرفته‌ترين تكنيك‌ها براي رسيدن به آب است و شواهد نشان مي‌دهد كه ايرانيان از 3800سال پيش قنات را مي‌شناختند و از آن استفاده مي‌كردند. ولي با وجود اهميت و پيشينه‌ي قنات شاهد بي‌توجهي و حتي آسيب‌رساني به اين ميراث سيستم آب‌دهي هستيم.

ادامه نوشته

مسجد زردگ در انتظار بازسازي

مسجد زردك معروف به گنج گلين در اردكان كه محراب آن تنها محراب گلي و يكي از جذاب‌ترين و منحصر به‌فرد ترين محراب‌ها در كشور بود، به‌‌رغم گذشت يك سال از تخريب آن، نه‌تنها مرمت نشده، بلكه علت تخريب آن نيز تاكنون مشخص نشده است. محراب مسجد زردك اردكان بنايي مربوط به دوره پنجم هجري قمري است كه سال 78 در فهرست آثار ملي كشور به ثبت رسيد. اما متاسفانه اين مسجد به علت حفاري توسط عده‌اي كه هيچ‌گاه هويت آنها مشخص نشد، تخريب شد.

مديركل ميراث فرهنگي و گردشگري استان يزد با اشاره به اين‌كه هنوز وضعيت پرونده‌ تخريب محراب گلي مسجد زردك در اردكان مشخص نيست، مي‌گويد: ميراث فرهنگي فقط وظيفه‌ شناسايي، بررسي، حفظ و احياي آثار تاريخي را در مساجد به عهده دارد و هر كتيبه يا شي‌اي كه معمولا وقف مسجد مي‌شود، بايد در همان مسجد نگهداري شود. بهرام رضايي با اشاره به اين نكته كه ميراث فرهنگي متولي حفاظت فيزيكي از مساجد نيست، مي‌‌افزايد: مساجد زيادي در كشور داريم و سال‌هاي سال است كه توسط هيات امنا و حاميانشان حفاظت فيزيكي مي‌ شوند.وي همچنين به پيگيري‌هاي دستگاه‌هاي اجرايي، انتظامي و امنيتي كشور پس از تخريب محراب اين مسجد اشاره مي‌كند و مي‌گويد: هنوز سرنخي از عاملان اين تخريب يافت نشده است.

رضايي با بيان اين كه ميراث فرهنگي به‌ دنبال اين قضيه است كه آن دسته از مساجدي كه تهديد بيشتري مي‌شوند، مورد توجه بيشتري قرار گيرند، مي‌افزايد: بايد هماهنگي‌هاي لازم با نيروهاي امنيتي و انتظامي بيشتر شود. همچنين به هيات‌هاي امناي مساجد تاريخي و قديمي تذكر داده شده كه توجه بيشتري به اين اموال داشته باشند و در نگهداري آنها كوشا باشند. وي خاطرنشان مي‌كند: برخي اموال تاريخي مساجد با هماهنگي هيات امنا جابه‌جا شده‌اند و برخي را نيز تحويل گرفته‌ايم و به دنبال اين هستيم تا اصل آنها را در مكان‌هاي امن يا فضاهايي كه مناسب ايجاد موزه هستند، نگهداري كنيم.

مسجد زردك، قديمي‌ترين مسجد تاريخي شهرستان اردكان است كه قدمت آن به دوره پنجم هجري قمري برمي‌گردد. اين مسجد از آن‌رو به گنج گلين معروف است كه در طول قرن‌ها در برابر حوادث طبيعي مقاومت كرده و گنبد گلين آن آسيبي نديده است.گنبد زيباي مسجد زردك روي 4 ستون استوار است و در دو طرف محراب 7 لايه گچ ديده مي‌شود كه نشان از قدمت مسجد دارد. حياط قديمي اين مسجد در حد فاصل ايوان و شبستان قرار دارد و براي نماسازي ديواره‌هاي حياط از يك نوع ساروج ساخته شده از ماسه نرم، آهك، رنگ و روناس استفاده شده است. در اطراف اين بناي ارزشمند تاريخي درختان پسته ديده مي‌شود كه منظر گنبد گلين در ميان اين درختان نظر هر بيننده‌اي را به خود جلب مي‌كند. در ضلع شرقي مسجد دالاني به طول 9 متر و عرض 3 متر وجود دارد كه به «خانقاه» معروف است و اين محل براي مسافراني بوده كه از اردكان عبور مي‌كردند. در وقف‌‌نامه جامع‌الخيرات آمده است: هر مسافر اجازه داشت كه به مدت 3 روز در آن بيتوته نمايد و خادم مسجد از موقوفات مربوط، از وي پذيرايي كند.
امیر ترقی نژاد/ برگرفته از یزدفردا

یتیم نامه

به نام خدا

نشسته ایم کنار کوچه ای از کوچه های کوفه.ما یتیمانیم ...!

گرسنه ایم و تشنه و چند شبی است رنگ محبت را ندیده ایم. کاسه هایمان خالیست، سفره هایمان خالیست..

چند شبی است پاشنه ی در نچرخیده و از لای در بوی پدر نیامده.

دلمان تنگ است. نشسته ایم کنار کوچه دیگر نه تشنه ایم و نه گرسنه!

تنها سوال ما این است  چرا نیامد؟؟ کاسه های خالی بر دست و در کوچه پس کوچه های کوفه پرسه میزنیم ، شاید پیدایش کنیم.  اما نیست! عده ای می گویند آنکه به دنبالش می گردی دیگر نمی آید.

چرا؟!

زیرا او به زخم کینه در بستر بیماریست و در آستانه شهادت...

کاسه های خالی در دست و شتابان دور تا دور کوفه می گردیم. کوچه به کوچه ،خانه به خانه.

تق تق!!

چه می خواهید؟

کاسه ای شیر، پدر مریض است!

بچه ها کاسه های شیر در دست وشتابان به سوی خانه ی پدر .

رسیدیم با دستانی خسته و گونه هایی خیس از اشک، از هر کوچه ای بچه ها می آیند، یکی شیر آورده ، یکی خرما، یکی دلش را با بغضی می خواد بترکه،

 ایستاده ایم پشت در تا بار دیگر محبت را لمس کنیم.

فردی آمد وگفت امیدوار نباشید، من برای اینکار هزار دینار گرفته ام، شمشیری خریده ام هزار دینار،بابت تیز کردنش هزار دینار پرداخت کردم و برای زهرآلود کردنش هزار دینار...زهری که اگر یک قطره از آن در دریا بریزد تمام ماهی ها خواهند مرد.

بچه ها به هم نگاه میکنیم، به چهره های خسته یکدیگر،به کاسه های شیر که بی فایده بود، و قطره قطره اشکی که گونه هایمان را خیس می کرد و نسیم محبتی که از درون خانه از جرز در بیرون می آمد و به گونه ها مان می خورد و ندایی که می گفت فزت ورب الکعبه و پدر که دیگر نداریم...

شهادت آن مهربان، مولا علی، پدر یتیمان را به شیعیان جهان تسلیت می گوییم.



مصطفی هاتفی
(Surena)