پيام تسليت گروهی از سازمان‌های مردم نهاد ايران به مردم آذربايجان شرقی

به نام او که سرچشمه مهر و نیکی است

بازهم دل این کره خاکی لرزید و لرزشش این بار تاج سبز شیر خفته آسیایی را فرو ریزاند. این بار بی‌مهری زمین، دامان سرزمین دلیرمردان و شیرزنان آذری را گرفت و سرتاسر ایران زمین را غرق در سوگ و اندوه کرد. این فاجعه بس دردناک و اندوهناک بود و زخمی عمیق بر جان و روان و پیکر ایرانیان گذاشت.
قرعه بی‌مهری طبیعت که این بار به نام آذرآبادگان رقم خورد، ایرانی را در اندوه و ماتم فرو برد و رخت عزا بر تن میلیون ها ایرانی در سرتاسر پهنه گیتی کرد.
انتشار خبر زمین لرزه در شمال غرب کشور و از دست دادن صدها تن از پاک‌ترین فرزندان ایران همان‌گونه که چشمه‌های اشک را در این سرزمین جوشاند سبب غلیان چشمه‌های مهر و نوع‌دوستی و نیک سرشتی ملت ایران شد و به واقع همین امر تلخی حادثه را تاب تحمل داد.

اميد است اين حرکت مردمی که به اين گستردگی بی‌سابقه بوده است تا رسيدن به بازسازی کامل مناطق آسيب‌ديده ادامه يابد و پس از آن نيز به صورت نهادی هميشگی باقی بماند تا شايد به بازسازی کامل مناطق ديگر آسيب ديده از زمين‌لرزه در ايران بيانجامد.
ما بخشی از سازمان های مردم نهاد ايران، ضمن ابراز همدردی با هم‌ميهنان فاجعه ديده آذربایجان شرقی، از صمیم قلب این حادثه دردناک را که منجر به کشته و زخمی شدن هزاران تن از ايرانيان گرديد، به آنان تسلیت و دل‌آرامی گفته و از درگاه یگانه هستی‌آفرین، شادی روان از دست‌رفتگان و شکيبايی و تندرستی بازماندگان را خواهانيم.
سازمان‌های مردم نهاد امضا کننده اين بيانيه، در برابر عطوفت، مهر و نوع‌دوستی مردم نیک‌سرشت ایران زمین سر تعظیم فرودآورده و اعلام می‌دارند ضمن تشکيل استقرارگاه‌هايی در مناطق آسيب ديده، پذيرای ياری‌رسانی هم‌ميهنان هستند تا بتوانند به سهم خويش پاسخگوی اعتماد آنان باشند.

سازمان‌های امضا کننده :

1-       کانون بارگاه مهر (اصفهان)

2-       انجمن ایران شناسی کهن دژ (همدان)

3-       خانه فرهنگ جاودان (فارس)

4-      انجمن چارسوق کویر اردکان (يزد)

5-       انجمن دوستداران حافظ (شيراز، فارس)

6-       انجمن دوستداران میراث فرهنگی یادگار یزد (يزد)

7-       انجمن یاوران یادگارهای فرهنگی میبد (ميبد، يزد)

8-       انجمن دوستداران حاقظ - شعبه مشهد (خراسان رضوی)

9-       جمعيت سپندارمدان (تهران)

10-    موسسه دوستداران ميراث فرهنگي سپندارمد (تهران)

11-    انجمن پاسداشت مفاخر ایران (تهران)

12-    بنیاد فردوسی (تهران)

13-    انجمن دوستداران ميراث فرهنگی افراز (تهران)

14-    انجمن دوستداران يادمان‌ها (قزوين)

15-    انجمن مثنوی پژوهان ایران (اصفهان)

16-    کانون گسترش فرهنگ ایران بزرگ (اصفهان)

17-    انجمن افراز (تهران)

18-    بنیاد یادمان‌های طبیعی و تاریخی (تهران)

19-    انجمن توفا (شوشتر، خوزستان)

20-    انجمن اهورامنش (مرودشت، فارس)

21-    انجمن هم‌انديشان جوان کازرون (کازرون، فارس)

22-    خانه ايرانشناسی و گردشگری عصر باستان (شيراز، فارس)

23-    موسسه پرتو گردشگری (تهران)

24-    جمعيت پرتو جوان پرتو جوان پارس (شيراز، فارس)

25-    انجمن پنج شنبه ها با حافظ (شيراز، فارس)

26-    انجن دوستداران ميراث فرهنگی جهرم (جهرم، فارس)

27-    انجمن دوستداران ميراث فرهنگی مرودشت (مرودشت، فارس)

28-    انجمن ميراث هزار (کرمان)

29-    موسسه حاميان فرهنگی راين(راين، کرمان)

30-    انجمن ايلام‌شناسی ايران (تهران)

31-    انجمن دوستداران ميراث فرهنگی تاريانا (خوزستان)

32-    انجمن دوستداران ميراث فرهنگی و تاريخ استهبان (استهبان، فارس)

33-    گروه سرو کوهی (استهبان، فارس)

34-    انجمن فرزندان پارسه (شيراز، فارس)

35-    جمعيت زنان مبارزه با آلودگی محيط زيست – شعبه فارس

36-    موسسه سيراف پارس (سيراف، بوشهر)

37-    کميته پيگيری خانه‌های تاريخی تهران (تهران)

38-    موسسه تحقيقات چاقی آرين (مشهد، خراسان رضوی)

39-    موسسه مردم نهاد پردازشگران برنا (شيراز، فارس)

40-    کانون پاسارگاد (گرگان، گلستان)

41-    انجمن تمدن نوين گلستان (گنبد کاووس، گلستان)

42-    انجمن جوانان سپيد پارس (بابل، مازندران)

43-    کانون مطالعات قوام الدين شيرازی (شيراز، فارس)

44-    انجمن سيب کال (شيراز، فارس)

45-    پايگاه پژوهشی هخامنشيان (تهران)

46-    جوانان عودلاجان ما (تهران)

47-    انجمن آياپير (ايذه، خوزستان)

48-    انجمن دوستی ايران و تاجيکستان

49-    مجمع هماهنگی و حمايتی تشکل‌های کشاورزی کشور

50-    انجمن بوم و آفتاب (اهواز، خورستان)

51-    انجمن دوستداران ميراث فرهنگی آبادان (آبادان، خوزستان)

52-    انجمن دوستداران ميراث فرهنگی بهبهان (بهبهان، خوزستان)

ضیافت افطاری امسال

ضیافت افطاری اعضاء انجمن چارسوق کویر در محل باغ پهلوانپور مهریز برگزار شد. طبق سنت هرساله انجمن که ضیافت افطار را در یکی از بناهای فرهنگی – تاریخی برگزار می‌نماید، برنامه امسال نیز با همراهی و همکاری اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان یزد، در باغ پهلوانپور مهریز که سال گذشته به ثبت آثار جهانی یونسکو رسیده است، برگزار شد. اعضاء حاضر انجمن در این برنامه ابتدا از قلعه تاریخی مهرپادین شهر مهریز بازدید نمودند و آقای ملاحسینی توضیحاتی پیرامون مهریز و تاریخچه و آثار تاریخی آن ارائه نمود. پس از بازدید از قلعه تاریخی مهرپادین، باغ پهلوانپور مقصد بعدی بود و اعضاء انجمن ضمن بازدید از باغ و استفاده از فضای مطبوع آن، روزه خود را در همان مکان تاریخی افطار نمودند.
انجمن چارسوق کویر از همراهی مهندس رضایی مدیرکل محترم میراث استان و همچنین آقایان صمدیان و خجسته به خاطر در اختیار قرار دادن فضای باغ پهلوانپور تشکر می‌نماید.
گزارش تصویری را در ادامه‌ی مطلب ببینید.

ادامه نوشته

یک ارتباط میراثی

مطلبی در ارتباط با تخریب بافت خارج حصار و نقش سازمان‌هایی چون شهرداری در آن: اینجا.

نقل آلوچه‌ای

رمضان و شیرینی آلوچه‌ای در اردکان

ماه رمضان بدون شک ماه سنت‌ها و خاطرات و دور هم بودن‌ها و میهمانی‌ها، جلسات قرآن و دعا و حاشیه‌های زیبایش است است.
برای هرکاری برنامه‌ای چیده شده تا اهل فامیل و دوستان و ... دور هم باشند، و این چه زیباست.
اردکان نیز از شهرهایی است که مردم آن در این ماه برنامه‌ها و مراسم زیبا و خاصی دارند.
چیزی که از ماه رمضان در اردکان بهتر توی ذهنمان نقش بسته، رفتن در صف نماز جماعت مغرب و گرفتن افطاری، آن هم شیرینی آلوچه‌ای است.
شور شوقی که از زمان کودکی برای این شیرینی داشته‌ایم تا امروز ...
ساخت و تهیه‌ی این شیرینی که از خانواده نقل است به روزگار قدیم برمی‌گردد که در مورد قدمت آن اسناد دقیقی در دست نیست.
قدیم در اکثر قنادی‌ها این شیرینی ساخته می‌شده و در مساجد و محافل قرآن‌خوانی بین روزه‌داران پخش می‌شده است، اما امروز شوربختانه کمتر شده است که کاهش نیروی انسانی و گرانی شکر در این مورد نقش اصلی را دارند.
در اینجا سعی شده است گزارشی کوتاه داشته باشیم از مراحل تهیه این  شیرینی:

محل تهیه گزارش کارگاه قنادی و منزل حاج رضا هاتفی اردکانی

یکی از افرادی که در اردکان به کار قنادی مخصوصاً تهیه  شیرینی آلوچه‌ای مشغول بوده و می‌باشد: حاج رضا هاتفی  می‌باشد. ایشان مدت چهل سال هست که به  این کار مشغول است.
تهیه این شیرینی وقت‌گیر است و به  نیروی انسانی کافی نیاز دارد. به همین دلیل در شب‌های ماه رمضان فرزندان و آشنایان و دوستان به کمک حاج رضا می‌آیند.

مراحل تهیه شیرینی آلوچه‌ای:

ابتدا شکر به اندازه‌ی مورد نیاز درون ظرف آب یا پاتیل آب ریخته می‌شود و نیز به اندازه‌ی کافی جوهر لیمو به آن اضافه می‌گردد تا شیره بعد از سرد شدن حالتی منعطف و کشسانی داشته باشد.
به پاتیل حرارت داده می‌شود تا به دمای جوش برسد، پانزده تا بیست دقیقه باید بجوشد تا کاملاً حالت غلیظ و شیره مانند به خود بگیرد.

مرحله بعد، مرحله  خنک کردن شیره است:

در قدیم خنک کردن شیره به این صورت بوده که شیره را روی سینی‌های لبه‌دار می‌ریختند و روی آب حوض می‌گذاشتند تا به خوبی خنک  شود.
امروزه سیستم خنک کردن آن کمی مکانیزه شده است. میزی ساخته شده  که در ظاهر شبیه میز معمولی است با این تفاوت که در زیر این میز سیستمی تهیه شده که آب در آن در حال جریان می‌باشد؛ مانند رادیاتور خودرو، این سیستم باعث می‌شود سطح  میز که فلزی است خنک بماند. شیره را روی سطح میز می‌ریزند و کاملاً پهن می‌کنند تا خوب خنک شود.
بعد از این که شیره خنک شد، توسط دو نفر از میز جدا می‌شود و روی هم می‌اندازند و بارها آن را می‌کشند  تا کاملاً حالتی سفید و ترد و شکننده به خود بگیرد. دمای هوا تاثیر زیادی در تهیه‌ی این شیرینی دارد. اگر هوا گرم باشد، شیرینی سریع محکم و خراب می‌شود و به مرحله چیدن نمی‌رسد.

مرحله آخر چیدن شیرینی است:

سینی‌هایی آماده شده است که کف آن را  با آرد قنادی پوشانده‌اند تا هنگام چیدن، شیرینی‌ها به یکدیگر و کف سینی و قیچی نچسبد و چیدن راحتر انجام شود. سر هر سینی پنج تا شش نفر می‌نشینند و توسط قیچی‌های مخصوص چیدن شیرینی، مشغول می‌شوند. به این صورت که وقتی شیره خنک و کشیده شد، آن را به صورت نوار باریکی به قطر شیرینی در آورده و سپس به چیدن آن مشغول می‌شوند.
یکی از جذاب‌ترین مراحل تهیه‌ی شیرینی آلوچه‌ای همین چیدن شیرینی است که صدای تق‌تق گوشنوازی دارد و هر شنونده‌ای را به خود جذب می‌کند.
به راستی که زیبایی ساخت و تهیه شیرینی آلوچه‌ای به دلیل دور هم بودن‌ها و شادی اهل خانواده و فامیل و به قولی رونق آن می‌باشد و اشتیاق ما دم افطار برای رسیدن به صف نماز و گرفتن شیرینی آلوچه‌ای است. ای کاش همیشه پابرجا بماند.
باسپاس فراوان از حاج رضا هاتفی اردکانی و خانواده محترم و آرزوی سلامتی و شادی برای ایشان.

مصطفی هاتفی‌اردکانی |

تصاویر بیشتر را در ادامه مطلب مشاهده بفرمایید.

ادامه نوشته

روح شهر

...  بدیِ گز کردنِ کوچه‌های ریز و درشت شهر این است که مجبوری همیشه به یک جا بروی. یعنی نمی‌توانی به جایی نرَوی؛ بی‌هوا به دیوار ِ مردم لَم بدهی و به کار و کردارشان زُل بزنی. باید همیشه هوای آشنایانِ دور و نزدیکی که ناغافل از زیر سنگ هم که شدهْ پیدا می‌شوند را، لااقل به قدر سلامی و علیکی و احیاناً شرح اینکه "بیکارْ اینجا چه نشسته‌ای؟" را داشت. حتی هم اگر گذرت به یک عطاریِ غریبه بیفتد، فقط تا حدی می‌شود مشتری بود. بعدش علتی ندارد همین‌طور بو بکشی؛ تازه هرچه هم که لِفتش بدهی، قیافه‌ات آرام‌آرام عوض می‌شود. می‌شوی شبیه عناب‌دزدها و سارقین ِ نعناء‌خشک. باید هرچه زودتر بروی، و می‌روی؛ چراکه روزیِ این روزها را در جاهای دیگری هم از این شهرْ حواله‌ات کرده‌اند.
مثلاً همین تازگی‌ها جایی را دیده‌ام که اقلاً برای چنددقیقه بیشتر می‌شود ماند و زیر سایه‌ی سرد و هوای نمور هَشتی ِ ساکتش (آنقدر که فقط صدای خش‌خش کفش‌هایت را بشنوی)، بشود سوتک محو و ته‌مانده‌های جیغ و دادِ بازی بچه‌های پرشور و شر یک خانه‌ی دور را شنید. اگر حوالی ظهر بروی – مثل همان وقتی که من ایستاده بودم – احتمالاً بشود یک استکانْ چای پررنگ و چند حبه قند شکسته را هم خیال کرد که سهم سکوت مادرشان است. اگر مسافری، جهانگردی چیزی دیدم، حتماً او را می‌برم و نشانش می‌دهم آسمانِ آن حوالی چقدر آبی‌ست.
جای دیگری را هم سراغ دارم که کمترکسی دیده، چون جا نیست. چطور بگویم؛ یک‌جور وقت است، اما وقتِ تنها هم نیست. نه اینکه باشد؛ بهتر است بگویم دیگر نیست. یک وقتی، یک جایی، بود. حالا نیست؛ شاید هم باشد، اما خب من دیگر آنجا نیستم. به هر حال جایی‌ست که یک وقتی، پیرزنی، لبخندزنان به روی‌مان درآمد که: "خوب‌وقتی آمدید؛ دیدم توی رختخواب هستم، گفتم حتماً حول و حوش هشت [شب] است". اتفاقاً همان یک دانه عکس سه‌درچهار ِ خوب عمرم را هم همانجا، سنجاق‌شده به دیوار همه‌سر سفیدِ خانه او دیدم. اینها را نمی‌شود هرجایی دید، شاید هم اصلاً نشود دید؛ ولی شهرم هنوز هم جای دیدنی زیاد دارد. نرسیده به یک خیابانِ شلوغ، جایی را می‌شناسم خلوت، که دیوار ندارد، پنجره ندارد، در ندارد، سقف ندارد؛ اما در آن باد می‌آید. فقط یک راه‌پله دارد و خوبی‌اش این است هرقدر هم که به این خرابه زل بزنی، رهگذرانِ سرافکندهْ فوقش به این شک می‌کنند که "نکند می‌خواهد بالا برود؟"؛ و بعدش اندکی فکر می‌کنند و لابد از خودشان می‌پرسند "مگر بالا رفتن عیبی دارد؟". شاید آن‌وقت فکرهای دیگری بکنند، ولی تو می‌توانی راحت نگاهت را بکنی.
شهر من حتی جاهایی دارد که جدی‌جدی برای مرده‌هایشان شمعْ روشن می‌کنند. جایی را می‌شناسم که اگر مسافری رد شد، او را می‌برم تا ببیند؟ نه!، بشنود؟ نه!، بو کند؟ نه! ... تا لمس کند. جایی‌که باید چشم از پنج‌دریِ بی‌در و حوض خالی و نخل سوخته و ایوان ویران بست، تا بادِ زیر حوض‌خانه‌ی خالیْ حالت را خوب کند و تازه اگر هم شانس بیاوری، کلاغی بگذرد و بتوانی تمامش را بشنوی.

ادامه نوشته

هم اکنون نیازمند یاری سبز ما هستند

بار دیگر طبیعت و زمین تندخویی خود را بر مردم ایران زمین تحمیل کردند و ایرانیان را در شب های احیاء و شهادت حضرت علی (ع) به سوگ هموطنان آذری خود نشاندند.

طبق گزارشات ارسالی از آذربایجان زلزله تاکنون 250 نفر از هموطنانمان را به کام مرگ کشانده است و نیروهای امدادی تقاضای کمک از هم میهنان عزیز نموده اند.

بهترین راه همدردی و کمک به مردم زلزله زده آذربایجان نیز اهداء خون است؛ پس در این امر کوتاهی نکنیم.


آدرس پایگاه انتقال خون اردکان : بلوار شهید بهشتی؛ مجتمع ادارات؛ خیابان دولت؛ سازمان انتقال خون اردکان

نگارخانه | 6

لیلا صدیق |

هویت!؟

شنیده می‌شود قرار است کوچه‌های راسته‌ی خیابان حضرت ابوالفضل(ع)، تخریب و به‌جای آن خیابان احداث شود. آنان که متصدی‌اند، صحت یا عدم آن را بیان فرمایند، بدانیم چه در سر دارند!
این‌گونه تخریب‌ها را از ابعاد مختلفی می‌توان بررسی نمود که بماند!
دوستداران میراث، صرفاً جهت اطلاع:
بروید این راسته را طی کنید و بشمارید تعداد بادگیرهایی که قربانی خواهند شد. کاش بادگیر هم درخت بود! لااقل مجبور بودند با تخریبش، جای دیگری بکارندش!
راستی چرا هیچ‌کس در قبال تخریب بافت قدیمی صدرآباد عکس‌العملی نشان نمی‌دهد!؟ جزو میراث فرهنگی ما نیست!؟ خب لابد نیست.
دوست دارم برآورد کنید چند متر چینه در این مسیر خراب خواهد شد. حالا شما بگید چینه و فن چینه‌گذاری که در حال انقراض است، جزو میراث ماست یا خیر!
این چند جمله را گفتم که فقط گفته باشم جهت اطلاع. مخاطبش را شما تعیین کنید.

خبرنگاری كه خستگی نمی شناسد!

یزد - خبرگزاری ایرنا: خوشحال و خندان بود خبرش در برخی روزنامه های دنیا به چاپ رسیده بود وباز توانسته بود از انقلاب و دلاورمردی های همشهریانش به گوش جهانیان برساند. آری اولین اقدام اردكانی ها دردوران اول انقلاب كه همان به پایین آوردن تابلوی خیابان پهلوی بود تمام دوستان و همشهریان او را تحسین می كردند كه توانسته خبر را گوش مردم دنیا برساند . او كسی نیست به جزخبرنگار پیشكسوت استان یزد 'سید علی اكبر كلاهدوزان' كه متولد سال 1320 می باشد و 50 سال فعالیت در انواع رسانه ها را چیزی جز افتخار نمی داند .وی تحصیلات ابتدایی را دبستان فردوس اردكان و تحصیلات متوسطه را در دبیرستان شرف ادامه و سپس در تربیت معلم در شهرهای گلپایگان و یزد اموزش دیده است.

كلاهدوزان در سال 1340 در اردكان به استخدام آموزش و پرورش در آمده و دركنار آن در سال 1343 به علت علاقه فراوان به شغل خبرنگاری در روزنامه اطلاعات، خبرگزاری های ایرنا، ایسنا ، فارس، تنها خبرنگار صدا وسیما در شهرستان و دیگر مجلات و نشریات.

وی از افتخاراتش را پوشش دادن اخبار دوران انقلاب دانست و تصریح كرد: در زمان جنگ 3 بار موفق شدم در برای فیلمبرداری و عكاسی به جبهه حضور پیدا كنم و همچنین در مراسمات خاك سپاری 420 شهید اردكانی از جنگ تحمیلی بین ایران و عراق شركت كردم و توانستم لحظه به لحظه برای آیندگان و كسانی كه موفق به شركت نبودند ضبط نمایم.

این خبرنگار پیشكسوت از چیزهای كه تا به حال ندیده بود برایمان گفت و آن این بود كه با شركت در اردویی فرهنگی كه از طرف آموزش و پرورش ، فرمانداری ودیگر ارگان ها برای بازدید و آموزش از روستا های دورافتاده در زمان اول انقلاب بود شركت كرده بودم به منطقه ای رسیدیم كه مجبور شدیم سوار تراكتور شویم تا به ان روستا برسیم وقتی رسیدیم مردمان ان روستا هنوز ماشین ندیده بودند و علف جلوی ماشین ریخته و سر تعظیم جلوی من فرو بردند وخیلی این منظره برای من جالب بود.

برای گذراندن دوره های آموزشی خبرنگاری به كلاس های دانشگاه خبر تهران كه در مشهد برگزار می شد مراجعه كردم و در حرفه خبرنگاری كه به عنوان شغل دومم بود به فعالیت پرداختم .

كلاهدوزان در گذشته رئیس پیش آهنگان و كارمند آموزش و پرورش بوده و در حال حاضر، خبرنگار روزنامه اطلاعات می باشد و از اكثر مسئولین كشوری و استانی به خاطر فعالیت خبری تقدیر شده است.


17 مردادماه روز خبرنگار بر همه فعالان عرصه اطلاع رسانی مبارک باد


اهرم تشکل‌ها درحفاظت از آثار تاریخی همچنان ضعیف است

خبرگزاری میراث‌فرهنگی ـ گروه میراث‌فرهنگی ـ بیگانگی تعداد بسیاری از مردم با آثار تاریخی کشور آسیب‌هایی را به همراه دارد که به‌صورت ناآگاهانه بر آن وارد می‌شود؛ این موضوع نقش و حضور سازنده تشکل‌های میراث‌فرهنگی را دو چندان می‌کند. اما در شرایط فعلی نقدهای بسیاری بر نوع عملکرد فعالان‌ میراث‌فرهنگی وارد است. هدفمند نبودن و نداشتن آشنایی با وظایف در برخی از آن‌ها، عواملی است که باعث می‌شود از خاستگاه‌ خود که مردم هستند جدا شوند. به‌گزارش CHN، تشکل‌های میراث‌فرهنگی از میان مردم هستند و همین عامل نقش موثر آن‌ها را در شناساندن ارزش‌های میراث‌فرهنگی به مردم بیش از پیش می‌کند. با این حال هنوز برخی افراد با حضور در سایت‌های تاریخی تخریب‌های جدی را باعث می‌شوند. از رفتن بالای شیر سنگی و عکس یادگاری انداختن گرفته تا حک و نوشتن انواع یادگاری‌ها و تخریب خانه‌ها در بافت‌های تاریخی؛ اتفاقاتی که نشان‌دهنده نبود آشنایی و عدم درک صحیح مردم از مقوله میراث‌فرهنگی است.

ادامه نوشته

نگارخانه | 5

کاروانسرای خرانق |
محمد رزازان |

صورتِ یک جلسه!

جلسه‌ای داشتیم با دوستان انجمن اهل قلم نیستان اردکان که آن را از این‌جا بخوانید.

نشست یزدشناسی | رمضان و وقف در یزد

چهارمین نشست یزدشناسی در یزد برگزار شد. چهارمین نشست از سلسله نشست‌های ماهانه یزدشناسی، عصر دیروز چهارشنبه 11 مرداد از ساعت 18 تا 20 در سالن همایش‌های امام‌زاده سید جعفر محمد برگزار شد. این نشست با همکاری سازمان اسناد و کتابخانه ملی استان یزد و همکاری اداره کل اوقاف و امور خیریه یزد برگزار شد. در این نشست هم به یکی دیگر از موضوعات و ابعاد تاریخی استان یزد، یعنی «رمضان و وقف در یزد» پرداخته شد و محققان و صاحب نظران این عرصه هر کدام از یک زاویه به صورت اجمالی پیرامون این موضوع به بحث و تبادل نظر پرداختند. با توجه به گرمای هوا و مصادف شدن این نشست با ماه مبارک رمضان، حضور مشتاقان و علاقمندان قابل تحسین و به گفته حاضران، فراتر از حد انتظار بود. حضور جمع کثیری از اعضای انجمن چارسوق کویر هم مثل سه دوره قبل پررنگ و پر معنی بود!
کلیت مباحث مطرح شده را در سایت‌ها و خبرگزاری‌های می توانید جستجو کنید. ادای فریضه مغرب و عشاء و افطاری در جوار امامزاده سید جعفر محمد پایان بخش مراسم بود.


محمّد پورروستائی اردکانی |

ادامه نوشته

نشست یزدشناسی با موضوع "رمضان و وقف در استان یزد"

 یزد - خبرگزاری مهر: مدیر سازمان اسناد و کتابخانه ملی استان یزد با اشاره به برگزاری سلسله نشست های یزدشناسی گفت: چهارمین دوره از این نشست ها با موضوع "رمضان و وقف در استان یزد" برگزار می شود. محمدرضا ملک ثابت در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: همزمان با فرا رسیدن ماه مبارک رمضان و در راستای انتقال و شناساندن فرهنگ و آداب و رسوم مردم خداجوی استان یزد در زمینه رمضان و وقف، در چهارمین نشست از سلسله نشست‌های یزدشناسی، موضوع "رمضان، وقف در استان یزد" مورد بحث و بررسی قرار می ‌گیرد.
وی افزود: در این نشست قرار است حجت ‌الاسلام حاتمی، مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان یزد، محمدجواد عرفان ‌فر، نویسنده کتاب‌های فهرست اسناد موقوفات یزد و خانم رمضان ‌خانی، پژوهشگر فرهنگ عامه یزد به ایراد سخن بپردازند
. ملک ثابت یادآور شد: زمان برگزاری این نشست چهارشنبه یازدهم مرداد ماه از ساعت 18 تا 20:30 و مکان برگزاری، سالن اجتماعات امامزاده سید جعفرمحمد واقع در بلوار جمهوری اعلام شده است. سلسله نشست‌ های یزدشناسی به همت سازمان اسناد و کتابخانه ملی استان یزد از اردیبهشت ماه سال جاری آغاز شده و تاکنون در هر نشست که به صورت ماهانه برگزار می‌ شود، یکی از موضوعات و ابعاد تاریخی استان یزد مورد بررسی قرار گرفته است.

قابل توجه اعضاء انجمن: علاقمندان جهت حضور در این نشست با آقای مجتبی شاکر تماس بگیرند.

دهم رمضان؛ روز ائمه جمعه یزد

دهم رمضان روز خاصی برای یزد محسوب می شود؛ به نوعی می توان این روز را روز امامان جمعه یزد نامید!


در دهم رمضان سال 1402 (برابر با 11 تیرماه 1361) شهید آیت الله صدوقی در محراب نماز جمعه یزد به شهادت رسیدند؛

***

در دهم رمضان سال 1324 (برابر با 5 آبان 1285) مرحوم آیت الله سید روح الله خاتمی (ره) در اردکان دیده به جهان گشودند!

 

شرح دعای ابوحمزه توسط آیت الله بهجتی "شفق"

سالهای قبل یکی از نوستالژی های رمضانی ما شنیدن شرح دعای ابوحمزه و دعای سحر توسط امام جمعه فقید شهرمان، مرحوم آیت الله محمدحسین بهجتی "شفق" در رادیو یزد بود که سحرهای ماه رمضان قبل از قرائت دعای سحر پخش می شد. اما اکنون نزدیک به پنج سال از فقدان آن ادیب وارسته و فرزانه می گذرد و از آن سخنان شیوا دیگر نمی شنویم. اما کسانی که علاقمند به شنیدن شرح دعای ابوحمزه ثمالی توسط مرحوم آیت الله بهجتی هستند، می توانند 55 جلسه سخنرانی ایشان را از اینجا دانلود نمایند.

روحش شاد و یادش گرامی!

رمضان در فرهنگ عامه اردكان قديم

به‌نام خدا

ماه مبارک رمضان در اردکان همراه با آداب خاصی بوده است و (هست) که در این مقال به بعضی از آنها اشاره می‌‌شود:
روز قبل از شروع ماه مبارک را روز کلوخ اندازون می‌گفتند که در این روز مردها به بیرون شهر در صحرا می‌رفتند و به اصطلاح دلی از عزا در می‌آوردند و زن‌ها نیز در خانه با پختن آش و لتیرگ اسباب پذیرایی و استقبال از ماه رمضان را فراهم می‌آوردند
.
شب آخر ماه شعبان نیز کسانی که ماه را دیده بودند به نزد عالم شهر می‌رفته و شهادت می‌دادند؛ بدین ترتیب شروع ماه مبارک را اعلام می‌کردند.
سحرها به وسیله شیپور و طبل مردم را بیدار می‌کردند و برخی نیز با خواندن مناجات در پشت بام خانه‌هایشان وقت سحر را اعلام می‌کردند.
روزهای ماه مبارک رمضان بعد از نماز صبح یا ظهر و عصر و گاهی قبل از غروب رسم بر این بوده که در مساجد شهر مجلس بیان احکام و مسائل شرعی و موعظه برپا بوده است.
همچنین ختم قرآن کریم با تلاوت روزانه یک جزء در مساجد با قرائت اساتید با لحن خاص خودشان و خواندن دعاهای دلنشین از دیگر برنامه‌های ماه مبارک رمضان بوده است.
شب‌های احیاء نیز مردم در مساجد شب زنده‌دار بوده‌اند و در شب 21 شخصی با لباس و کشکول درویش مراسم آمدن قنبر به در خانه حضرت علی (ع) را همراه با چند نفر و با شعر معروف «ناد علیا» اجرا می‌کرده است. صبح روز 21 نیز مجلس روضه خوانی و سینه‌زنی حضرت علی (ع) در مساجد شهر برپا بوده است.
شب 27 ماه مبارک رمضان کمچَلیززَنُگ نام داشته است به این صورت که چند نفر (با بستن روبند)، با ملاغه به پاشنه درب خانه 7 نفر صاحب خانه حاجی می‌زدند و معتقد به برآمدن حاجاتشان بدین رسم بوده‌اند.
در هنگام قرائت جزء آخر قرآن رسم بر این بوده که هر کس سوره توحید به نوبت قرائت او می‌افتاده بسیار مبارک و خوش یمن می‌دانسته و آن شخص متقبل شیرینی آلوچه‌ای (شکرپنیر) و یا ... می‌شده است و به اصطلاح شیرینی می‌داده است.
شب آخر ماه مبارک نیز کسانی که ماه شوال را دیده بودند نزد عالم شهر رفته وشهادت بر دیدن ماه می‌دادند و بدین ترتیب با شیپور عید فطر را اعلام می‌کردند.
صبح روز عید فطر نیز به دید و بازدید و خصوصاً دیدار از علمای شهر و گاهی که رمضان و نوروز تداخل داشته‌اند به عیدی دادن و شادی می‌گذشته است.
[از دوستانی که مطالب بیشتری در این زمینه دارند خواهش‌مندیم با قراردان آن درقسمت نظرات این مطلب، ما را هم بهره‌مند کنند].

با تشکر از حاج علی سپهری |
محمدعلی سرافراز |

نشست هم‌اندیشی تشکل‌های غیردولتی استان یزد

این نشست روز سه‌شنبه این هفته با حضور تعداد کثیری از نمایندگان تشکل‌های غیر دولتی یزد در محل مجتمع زنبق برگزار شد. انجمن چارسوق کویر هم با توجه به دعوت قبلی دفتر امور اجتماعی استانداری یزد در این نشست حضور داشت. در این نشست تعدادی از نمایندگان تشکل‌ها به ایراد سخن پرداختند و موارد مورد نظر خود را مطرح کردند. در پایان، بنده به عنوان نماینده انجمن چارسوق بعد از تبریک فرا رسیدن ماه مبارک رمضان و ابراز خوشنودی جهت حضور در این جمع، چند جمله‌ای ایراد نمودم که سرفصل آن بدین شرح است:

-          لزوم آسیب‌شناسی عملکردی هر انجمن توسط کلیه اعضا

-          لزوم توانمندسازی انجمن‌ها به ویژه از منظر برنامه‌ریزی و مالی

-          اعمال دقت نظر بیشتر در مسئله تخصیص بودجه به انجمن‌ها و رعایت عدالت در پرداخت‌ها

-      حذف سخت‌گیری‌ها و کنترل‌های سرسختانه در مورد حوزه‌ی فعالیت تشکل‌ها با رعایت اصل کنترل دقیق، هوشمندانه و موثر

-        لزوم توجه به تشکل‌هایی که در حیطه فرهنگ و تاریخ فعالیت دارند (با توجه به حساسیت فعالیت در این حوزه خصوصاً در استان یزد)

-          لزوم تشکلیل نشست‌های ماهیانه سمن‌ها حتی‌الامکان بدون حضور دولتی‌ها

-          اعلام آمادگی انجمن چارسوق کویر برای برگزاری نشست بعدی در شهرستان اردکان

در پایان غلامحسین دشتی، معاون سیاسی امنیتی استاندار در سخنانی کوتاه حضور پيشكسوتان و فرهيختگان عرصه فرهنگ شهرستان يزد در اين نشست را مايه دلگرمي و اميدواري براي حصول نتيجه مطلوب دانست.
وي مسئوليت‌پذير بودن، خيرخواهي، استفاده از فكر و ابتكار لازم و را ازخصوصيات فعّالان تشكل‌های مردم‌نهاد خواند و مديريت، اعتماد به نفس و تفكر را از ويژگي‌هاي اصلي مردم يزد برشمرد. اين مقام مسئول كار سمن‌ها را فراتر از كار اجرايي دولت توصيف كرد. در پایان ایشان ضمن تاکید بر ادامه‌دار بودن چنین جلساتی، از همه تشکل‌ها تقدیر و تشکر کرد.
ادای فریضه مغرب و عشاء و صرف افطاری برنامه پایانی این نشست بود.

محمّد پورروستائی اردکانی |

گزارش تصویری مراسم |

کتاب

به نام خدا

کتاب، موجودی که همه به اهمیت و جایگاه آن واقفیم، متاسفانه در جامعه‌ی ما وضعیت خوبی ندارد. دلایل زیادی را می‌توان برای این مهم برشمرد که از ورود به مبحث آن خودداری نموده و آن را اهل آن وامی‌گذارم. امسال برای پنجمین سال متوالی انجمن چارسوق اقدام به برگزاری کلاس‌های اردکان‌شناسی نموده است. خب، یکی از راه‌های شناخت اردکان مراجعه به کتب مختلفی است که به نحوی با اردکان ارتباط دارند. چند سال پیش به آقای رضا ملاحسینی، دبیر سابق و مدیر عامل فعلی انجمن، با توجه به مطالعات‌شان در حوزه‌های مرتبط با اردکان پیشنهاد دادم کتبی را که می‌شناسند و به‌نحوی با اردکان ارتباط دارد، در بخش «معرفی کتاب» وبلاگ به فراخور زمان معرفی نمایند. چند کتاب معرفی شد اما متاسفانه این روال ادامه نیافت. خوشبختانه مدتی است دوستان انجمن اهل قلم نیستان اردکان اقدام به معرفی کتب مرتبط با اردکان و همین‌طور کتب منتشر شده توسط نویسندگان اردکانی کرده‌اند. کاریست بسیار پسندیده که امیدواریم ادامه یافته و همگان را بیش از پیش با این رفیق شفیق آشنا سازد. آخرین کتاب معرفی شده توسط دوستان انجمن نیستان، کتابی است با عنوان «سیری در تاریخ»، نوشته‌ی آقای شیخ محمود عزیزیان شریف‌آباد. از دیگر کتاب‌های جالب معرفی شده، «آوای نینوا» است که به جمع‌آوری نوحه‌ها و نواهای عاشورایی مرحوم محمد ستایش‌اردکانی پرداخته است. کاری که امیدواریم برای سایر شعرای آیینی این دیار نیز صورت پذیرد.
البته کاش در کنار معرفی هر کتاب، مکان یا اماکنی که می‌توان آن را تهیه نمود نیز معرفی می‌شد. در هر صورت برای دوستان انجمن نیستان آرزوی موفقیت روز افزون داریم.

گزارش برنامه رؤیت هلال ماه مبارک رمضان توسط اعضای انجمن

انجمن چارسوق کویر اردکان؛ همانند دیگر گروه‌های رصدی مناطق مختلف کشور در روز جمعه سی تیرماه برابر با سی شعبان 1433 اقدام به برپایی برنامه رصد هلال ماه مبارک رمضان نمود.
این برنامه طبق روال سال‌های گذشته در تپه‌های موسوم به تل مزرعه عبدالله انجام شد
. اعضای گروه رأس ساعت نوزده بعدازظهر جهت عزیمت، مقابل اداره میراث فرهنگی اردکان جمع گشته و بعد از دقایقی به سمت محل حرکت نمودند. متاسفانه در ابتدای کار با توده‌ای ابر و غبار بسیار شدید در افق غربی منطقه مواجه شدیم که همین امر باعث سختی رؤیت هلال و در پایان نیز عدم رؤیت هلال گشت.
لازم به ذکر است عمده غبار منطقه نیز مربوط به کارخانه‌هایی هست که در امتداد جاده ترانزیت سنتو واقع شده اند
!از زمان غروب خورشید در ساعت 19:56 عصر و بنا به موقعیت ماه، اعضا تنها 38  دقیقه فرصت جهت رؤیت هلال داشتند که بدلیل موارد ذکر شده رؤیت هلال میسر نگشت.

 | حسین حائری‌اردکانی

ادامه نوشته

گنجی به نام گنجی

کمتر کسی است که جغرافیا خوانده باشد و با نام دکتر محمدحسن گنجی آشنا نباشد. دکتر گنجی که عنوان پدر علم جغرافیای نوین ایران را به خود اختصاص داده است، استاد چند نسل از جغرافیدانان و جغرافی خوانان این سرزمین است. پیرمردی که صدسال را پشت سر گذاشته بود اما همچنان پرشور و با نشاط در مجامع علمی حاضر می شد و چونان شمعی روشنی بخش مجالس بود و علاقمندانش چونان پروانگان بر گردش می چرخیدند. قطعاً همه کسانی که از نزدیک با او در ارتباط بوده اند خاطرات مفصلی از او و اخلاق و پشتکار و دانشش دارند. برای من هم که دانشجوی ساده جغرافیا هستم این امکان پیش آمد تا چند باری از نزدیک دکتر گنجی را زیارت کنم و همین مختصر کافی بود تا با دریای عظمت این مرد بزرگ آشنا شوم.

نخستین بار که استاد را از نزدیک دیدم به سال 1387 برمی گردد. آن موقع که دانشجوی دانشگاه تربیت مدرس بودم، همراه دوست و همکلاسی ام مصطفی قادری حاجت که مدیر اجرایی فصلنامه ژئوپلیتیک را بر عهده داشت برای تصحیح چکیده های انگلیسی مقالات فصلنامه به دفتر کار استاد در بنیاد ایران شناسی رفتیم. دکتر گنجی آن موقع نزدیک به 97 سال داشت اما وقتی با او مواجه شدیم انگار نه انگار که پیرمرد یک قرن از عمرش می گذشت! دکتر گنجی به واسطه تسلط بر زبان انگلیسی قبول کرده بود که ویرایش چکیده های انگلیسی فصلنامه ژئوپلتیک را بر عهده بگیرد. آن روز هم ما با چند چکیده انگلیسی به سراغ استاد رفتیم تا او نظری به اجمال بر آنها بیاندازد و تایید کند. اما دکتر گنجی اینگونه کار نمی کرد و همه چیز را باید کامل و مرتب کنترل می کرد تا تایید کند. فکر می کردیم توقف ما کمتر از 15 دقیقه باشد اما نزدیک به یک ساعت آنجا بودیم و دکتر گنجی با وسواس فوق العاده به مطالعه چکیده ها نشست. چنان غرق در مطالعه بود که گویی از دنیا و ما فی ها فارغ است! چندباری نگاهی به اطراف می کرد و می خواست که فلان دیکشنری با فرهنگ لغت را برایش ببریم و چون عینکش را همراه نداشت، می خواست که برخی واژه ها را پیدا کنیم. نهایت اینکه بعد از ساعتی برخی چکیده ها را دادند و گفتند اینها با همین مختصر تغییرات مورد تایید است اما این چندتا هنوز کار دارد و باید سر صبر روی آنها کار کنم. از او خواستیم که اصطلاحاً مته بر خشخاش نگذارند و آنها را هم تایید کنند تا ببریم که با چهره برافروخته استاد گنجی روبرو شدیم. با لحنی آکنده از توبیخ و ناراحتی گفتند این فصلنامه قرار است بین المللی باشد و خارجی ها چکیده آن را خواهند خواند؛ این چکیده ها معرف ایران و میزان علم ایرانیان است. اگر اینجا را سهل انگاری کنیم همه ثمره علم و تحقیقات نویسندگان آن هدر می رود.

ادامه نوشته