سنگ آب:
 از جمله مراسم خاصی که که در دهه اول محرم در میدانهای کوشکنو ،بازارنو وچرخاب صورت می گرفت پر کردن سنگ آب بود، به این صورت که تشت های بزرگ کنده کاری شده را روی چهارپایه های چوبی قرار میدادند و دردهه محرم برای رضای خدا و یاد لب تشنگان صحرای کربلا هر کس با کوزه یا سطل از آب انبار میدان آب می اورد و در آن می ریخت .مراسم گذاشتن تشت با سلام و صلوات انجام میگرفت و پس از پایان عزاداری مجددا تشت را به اتاق حسینیه بر می گردانند و تا محرم سال بعد بیرون نمی آوردند.
تکیه بندی:
مردم اردکان آذین بندی وسیاه پوش کردن تکیه ها و حسینیه ها را از روز اول محرم شروع میکردند. ابتدا در اتاق حسینیه را می گشایند و متخصصان تزیین جمع می شوند و هرکس ابزار و وسایل خود را بر می گیرد. این گروه شامل نخل بند، غرفه بند و تکیه بند هستند و هر دسته سعی می کنند نتیجه کار خود را به نحو مطلوبی ارائه کند.
برای تزیین هر قسمت از میدان وسایل خاصی وجود دارد و بستن آن محتاج مهارت فراوان بوده است .به عنوان نمونه آویختن و بستن تخته ها ی نیم دایره و بزرگ و سنگین زیر قوس غرفه ها به توانایی و زورمندی زیادی وجود داشته و افراد ورزیده ای به این کار مبادرت داشته اند. این تخته ها که با زرورق و کاغذهای الوان تزیین می شد قوس غرفه ها را از جلو می پوشانید و آن را به صورت مربع در میآورد و بر زیبایی آن می افزود. داخل غرفه نیز به توسط غرفه بند با پارچه های الوان و گاهی مشکی پوشیده می شد و گاه نیز بدنه غرفه ها به وسیله قالیچه تزیین میشد. در هر میدان و تکیه افراد خاصی نیز عهده دار تزیین سقا خانه بودند.
میدان (حسینیه):
فضایی که در آن تعزیه (عزاداری) برگزار میگردد میدان نام دارد. چهاردیواری میدان مرکب از غرفه های زیرین و فوقانی است. غرفه های فوقانی مختص به خانمها است .و از راه پشت بام وارد آن میشدند و سکوهای پایین ویژه ی آقایان است. زنان خانواده اعیان غرفه نشین بوده اند و سایر زنها در پشت بام میدان می نشستند .در غرفه بالای اتاق میدان که به اتاق امام حسین شهرت دارد تعدادی آینه وجود دارد و سقف غرفه نیز آینه بندی است. هنگام عزاداری (تعزیه) زنان در این غرفه ها می نشینند و مردان در سکوهای کنار میدان برای تماشای تعزیه جای میگیرند در سایر اوقات سال، میدان محل کسب وکار میشود و کسبه ای که دکان و جایگاهی ندارند بساط خود را در کنار میدان یا سکوها می گسترانند.
نخل بندی ونخل گردانی:
در اردکان به نخل، نقل گفته میشود .نخل بندی محتاج حوصله و دقت فراوان است و یک نخل آراسته بیش از هر چیز در میدان توجه بیننده را به خود جلب میکند و تماشاگر بدون خستگی ساعتها به تماشای چنین تابلو بزرگ و زیبایی می ایستد.هر نخل دو صفحه مشبک بزرگ به شکل دل دارد که معمولا یک رویه آن را که در معرض دید است، آراسته و آینه بندی میکنند. ابتدا از حاشیه این صفحه میخهایی سرکج به فاصله 30 سانتیمتر میکوبند و از پایین به سمت بالای صفحه نخل طناب کشی میکنند و پوشش مناسبی از نخ و ریسمان به صورت تور والیبال درست میکنند.بعد از تور کشی سطح نخل، آن را طاس بندی میکنند. طاس ها شبیه سرپوشهای ظرف چلوکباب است که برای جلوگیری ا زسرد شدن روی آن قرار میدهند .هر طاس را با چند نخ که یک سرش به لبه آن آویخته شده و سر دیگرش آزاد است محکم به تور می بندند . طاس ها را به فاصله مشخص قرار میدهند و سطح صفحه نخل را با آنها آذین میکنند .دهانه طاس ها بر تور نهاده شده است و با نخ محکم بسته میشود .
 پس از این کار سطح نخل شمشیر بندی میشود. ترکیب این کار این گونه است که از حاشیه یک ردیف شمشیر یا خنجر طوری بغل هم چیده میشود که دسته ها به سمت بیرون و سر آن به سمت داخل صفحه قرار گیرد و چون ردیف اول شمشیر ها بسته شد ردیف دوم آغاز میشود که ردیف قبلی آن را در برگرفته است. و به این ترتیب تمام سطح صفحه مشبک نخل باشمشیر آذین بندی میشود . پس از این که کار شمشیر بندی به پایان رسید نوبت نصب سرو است . سرو از چوب ساخته شده و به رنگ سبز است و در وسط ردیف شمشیرها محکم بسته میشود گویا سرو این نکته را تداعی میکند که شمشیر ها او را نشانه گرفته اند و همه اراده ی انداختنش را دارند. لبه نخل یک ردیف علم سبز یا مشکی می نشانند.گاهی بر سر سرو پرهای طاووس یا طوق می بندند. در پایان روی نخل را با پارچه مشکی می پوشانند و کاملا آن را سیاهپوش می کنند و این مجموعه خیمه گاه است.
 نخل گردانی که یکی از مراسمات باشکوه محرم در اردکان بوده است. هنگام بلند کردن نخل طبال ها، طبل می نوازند و جمعیت با فریاد "یا حسین یا حسین " چوب های حمال آن را بر دوش می گیرند و عده ای برای آن جا باز می کنند و مردم را از سر راه دور میکنند نخل را سه بار به دور میدان می گردانند و سپس آن را در جای خود می گذارند و نخل تا محرم سال بعد در محل خود باقی می ماند.
غرفه بندی:
چون غرفه ها مکانی برای نشستن خانواده های اعیان و سرشناس هر محل بوده ؛ غرفه بندان سعی میکردند آنها را به بهترین صورت بیارایند و برای این که زنان در معرض دید ونگاه نامحرمان نباشند دهانه غرفه را با پارچه مشکی می بندند و زن ها از پشت پرده و از شکاف آن به تماشا (عزاداری وتعزیه ) می پردازند. روز چهاردهم شروع به باز کردن آینه و تزیینات دیگر می کنند.
کَلَک:
هنگامی که محرم در فصل زمستان واقع میشد در کلک وسط میدان هیزم می گذاشتند و آن را برای گرما و نوردهی میدان روشن می کردند. در حقیقت کلک، منقل بزرگی بوده است به شکل یک هشت ضلعی بر پایه ای گرد به قطر 3 متر وارتفاع 5/3 متر در وسط میدان، که دارای تزییناتی و جایی هم برای برداشتن خاکستر بوده است.
 بوسیدن کلک:
در قدیم یکی ازکارهایی که در ایام محرم رواج داشت این بود که (حیدری ها) و (نعمتی ها) به جان هم می افتادند. اهالی بازارنو حیدری و اهالی کوشکنو نعمتی بودند. اهالی چرخاب نیز نعمتی مسلک بوده اند. روزها کمتر مردم سر کار میرفتند و اغلب در میدان حاضر بودند. وقتی یکی از نعمتیها از محله بازارنو عبور میکرد مردم برای تفریح دور او جمع می شدند و به پای کلک میبردند تا آن را ببوسد و شعار بازارنویی ها یعنی(حیدر صفدر ،علی)بود ،را تکرار و به حقانیت حیدریها اقرار کند .در صورت مقاومت آن شخص به اجبار وکشان کشان او را می بردند و گاه کار به دعوا و مشاجره کشیده می شد. البته با افراد سر شناس و محترم این رفتار نمی شد.
پرسه زنی:
یکی ازمنابع تامین هزینه های عزاداری (تعزیه) بدین روش بود که از صبح روز نهم محرم (تاسوعا) گروه پرسه زن که شامل چند تن از بزرگان و باباها و بعضی از خدمه میدان بود به در خانه ها مراجعه میکردند. یکی علم بر دوش میگرفت و دیگری الاغی را با خورجین دنبال خود می کشید، یکی سنج میکوفت و چون گروه به در خانه ای می رسید از میان جمعیت کسی که به علم انساب آشنایی داشت تبار صاحبخانه را برمی شمرد برای رفتگان طلب مغفرت می کرد و این طور میگفت:
"جهت روح کثیر الفتوح جنت مکان، رَضوان پناه، خلد آشیان آقای فلان فرزند فلان مع اهل البیت و زوجه و اولاد ایشان سوره فاتحه با اخلاص بخوانید."
پس از تلاوت فاتحه و سوره؛ صاحبخانه که به استقبال آمده بود، مقداری گندم یا جو یا کله قندی پیشکش میکرد و جمعیت از آنجا به خانه بعدی می رفتند.
 هر گاه جمعیت به خانه تازه دامادی مراجعه می کردند او علاوه بر دادن پیشکش از گروه با شبت پذیرایی میکرد و چون به خانه ای وارد می شدند که صاحبخانه یا یکی از افراد آن به تازگی در گذشته بود ،حسین حسین می کردند و یا به اصطلاح جوش حسین حسین می زدند. پس از آن سرها را در هم میکردند، "شا" میکشیدند و یا حسین می گفتند.
نعمتی ها(ساکنان محله های چرخاب وعلی بیک و کوشکنو ) شعار خود راکه "ها...محمد است و علی" سر می دادند و حیدریها (ساکنان محله های بازارنو ،تیران ،میدان سنگ ،زین الدین و سر بالاده)شعار "ها... حیدر صفدر علی " را فریاد می کردند . پس از جوش زدن از خانه خارج می شدند .پرسه زنی تا ساعت 2 بعد از ظهر ادامه داشت و پرسه زنان ناهار را مهمان خانه بابای میدان بودند.
کربلا دریای خون است یا رسول ا... ببین نوبت آه وفغان شد یا رسول ا... ببین
چون علم ها سرنگون شد یا رسول ا...ببین مانده عباس علی تنها در آن پای علم یارسول ا... ببین
" یکی از اشعار دسته پرسه زن"



 در پایان این مقال از کسانی که در مورد مراسمات گذشته محرم اردکان اطلاعی یا منبعی ویا پیشنهادی دارند می خواهیم تا آنرا در دسترس انجمن جهت استفاده در تدوین تاریخ شفاهی و مستند سازی مراسمات محرم اردکان بگذارند.

 محمد علی سرافراز |