اردکان شناسی | اردکان در بستر تاریخ
تاريخ بناي اردكان و اينكه به دست چه كسي يا چه طايفهاي بنا شده است بدرستي معلوم نيست زيرا در قرون باستاني و ادوار بيش از اسلام عنواني براي اردكان در كتب تاريخي ديده نميشود شايد علت اينكه نامي از اردكان در كتب تاريخي و تحقيقي نيامده اين است كه محل سكونت هيچ يك از بزرگان و حاكمان آترمان نبوده و به همين مناسبت نام اولين ايل يا خانواده ساكن در اردكان معلوم نيست و نخستين باري كه ذكر آن در تاريخ ديده ميشود در قرن هفتم هجري در جريان مسافرت شخصي بنام تقي الدين دادامحمد از آن حدود است كه نامي از اردكان و خانقاه ساختن شيخ در آن محل به ميان آمده است ولي آنچه مسلم است محل كنوني اين شهر زير آب درياي ساوه قرار داشته و در اكثر كتب تاريخي آمده است «يزد گرد دوم به سرهنگ خود «بيدار» و «ميبدار» و «عقدا» امر كرد كه سه مقام بسازند. بيدار «بيده» ساخت و عقدا «عقدا» (دهگبران) ساخت و ميبدار «ميبدار» و اين سه ده در كنار دريا بود و اين دريا به درياي ساوه مشهور بود كه از ساوه تا همدان و تا ده فرسنگي يزد امتداد داشت و «تجن كوه» در ميان اين دريا بود و بارگين كه شكل ديگري از نام بارجین است و اكنون در كنار راه اردكان و ميبد قرار دارد بندري در كنار آن دريا بود و آن شب كه پيغمبر بزرگ اسلام حضرت محمد(ص) ديده به جهان گشود از علامات تولد آن حضرت كه در اكثر احاديث نيز بدان اشاره شده طاق كسري به لرزه در آمد و دوازده كنگره از آن فرو ريخت و آتش بزرگ فارس... و آن دريا نيز به زمين فرو رفت و خشك گرديد. پس از خشك شدن درياي ساوه اين منطقه بصورت دشت وسيع حاصلخيزي در آمده است اين امر مقارن با حمله مسلمانان به ايران و اسكان يافتن آنها در ميبد و يزد و ساير مناطق مركزي ايران، مردم نواحي اردكان چون اين منطقه را مساعد براي كشاورزي ديدند و احداث فتوات و بناء اردكان اقدام نمودند. از اينرو عامل اقتصادي يا آب و زمين مناسب براي كشاورزي باعث بوجود آمدن اين شهر در گذشته شده است.
پيشينه پيش از اسلام
از اردكان در كتب پيش از اسلام و حتي قرون نخستين اسلامي هيچ ذكري به ميان نيامده است. اكثر مورخين بناي اردكان را مربوط به بعد از اسلام ميدانند و معتقدند قبل از تولد حضرت رسول اكرم(ص) اين منطقه ججرائي از درياي ساوه بوده كه در شي تولد آن حضرت خشك گرديده و بعداً اردكان در اين محل احداث شده است اما در ترجمه دايره المعارف اسلامي بناي اردكان را مربوط به قبل از ميلاد مسيح ذكر نمودند. بطلميوس در كتاب مشهور خود«الجغرافيا» اين شهر را به زبان يوناني به نام «ارتاكاوا» كه اين سند بر نوع خود منحصر به فرد است.
در اطلس تاريخي ايران و در نقشه شماره 3 آنكه مربوط به هزاره سوم و دوم پيش از ميلاد ميباشد نيز نامي از اردكان برده شده ولي با توجه به تحقيقات انجام شده كه چندان جامع نبوده اثر يا سندي كه مربوط به پيش از اسلام باشد در اردكان پيدا نشده است.
پيشنه پس از اسلام
اردكان در قرون اوليه اسلامي:
چنانچه مشهود است و معمرين معتقد به نقل سينه به سينه آن ميباشند اردكان پس از خشك شدن درياي ساوه و مساعد بودن رسوبات آن براي كشاورزي، احداث گرديده است و به احتمال زياد حداقل دو رودخانه واقعي يا فصلي در اين منطقه جريان داشته يكي از شرق به غرب كه در كنار «زردگ» فعلي عبور ميكرد.
و ديگري از جنوب به شمال كه در وسط شهر فعلي اردكان جريان داشته است و ساكنين اوليه اين منطقه كه ظاهراً از افراد شهرهاي مجاور بودهاند در كنار اين دو رودخانه مستقر شدهاند. و اجمالاً زردگ اولين محل مسكوني آنان بوده است و سپس به مرور زمان تخليه گرديده و ساكنين آن در محل فعلي اردكان مسكن گزيدهاند. علت و تاريخ اين تغيير محل بدرستي معلوم نيست و بعضي علت اين مهاجرت را جاري شدن آب شيرين در اردكان و خشك شدن قنوات زردگ ميدانند. رودخانهاي كه از جنوب به شمال جريان داشته از كنار قلعه شهر عبور مينموده است و بعداً ميدان قلعه نام گرفته است و محل ديگري كه امروز به ميدان سنگ نام دارد وجه تسميه آن چنين بوده است كه در كنار رودخانه تخته سنگ بزرگي قرار داشته و مردم با استفاده از آن سنگ به آب دسترسي پيدا ميكردهاند و همچنين مقابل «تكيه فعلي كوشكنو» پلي بر روي رودخانه احداث شده بود و تا چند سال قبل به سر پل مشهور بوده است.
ظاهراً اين رودخانه پس از عبور از پل به محله علي بيك فعلي جريان مييافته و كوچه علي بيك بعد از ميدان به طرف شمال و در مسير آن رودخانه قرار گرفته است و پس از خشك شدن رودخانه در منابع غربي قلعه براي دسترسي آب از چاه كم عمق و چرخ چاه استفاده ميكردهاند و وجه تسميه ميدان چرخاب را نيز ناشي از وجود معين چرخ آب ميدانند و به مرور زمان پس از خشكيدن چشمهها افراد ناگزير به احداث قنات گرديدهاند. اولين قنات احتمالاً همان قنات موسوم به اردكان ميباشد كه در جامع الخيرات ازآن نام برده شده است و به مرور با احداث هر قنات محله و كشتخوان جديدي به اردكان افزوده گرديده ولي متاسفانه تاريخ احداث هيچ يك از محلات و قنوات تا قبل از قرن ششم مشخص نيست.
اردكان در قرن ششم:
از اين قرن تنها يك سنگ قبر متعلق به شيخ الشهيد الدين عبدالمجيد بن احمد متوفي به سال 576 هجري قمري بدست آمده است.
اردكان در قرن هفتم:
عمده شهرت اردكان مربوط به قرن هفتم هجري قمري در جريان مسافرت شخصي بنام شيخ تقي الدين دادا محمد به اردكان است. شيخ كه در سال 640 هجري قمري متولد شده يكي از مريدان شيخ اندايان بوده است كه به دستور بير خود راهي اردكان گرديده است و مسافرت شيخ را بايد قبل از سال 680 قمري دانست. زيرا در آن سال شيخ در اردكان حضور داشته و خواب امير مظفر سر سلسله آل مظفر را تعبير كرده است.
آيتي در تاريخ يزد آورده است كه: در قرن هفتم مرشدي از او بيش و بيش نبود و در آن دوره كه رواج تصوف بود شيخ دادا به مقامي رسيده بود كه او را اقطاب عالي درجه، شمرده و قاطبه بزرگان به او ارادت داشتند و شيخ را چند خانقاه بود. يكي در اردكان و ديگري در يزد و بعضي ديگر كه هكه را خودش ساخته بود و همه روزه، خوان طعامش در آنها گسترده بوده است شيخ دادا عمري دراز يافته و در سال 700 از جهان رخت بربسته و در جوار خانقاه خودش مدفون گرديده است.
شيران شيخ در نقاط ديگر از جمله عقدا و هفتادر خانقاه بنا كردند كه در اين خانقاهها غذا به طور رايگان به مسافرين داده ميشد و هزينه /ان از موقوفاتي كه براي خانقاه تعيين شده بود تأمين ميگرديد. همچنين در اعياد شيريني و غذا براي واردين به خانقاه تهيه ميشده همچنين براي تعليم قرآن مجيد معلمي قرار داده بودند كه به اطفال يتيم قرآن آموزش ميداد كه همه از موقوفات تأمين ميشده است.
اردكان در قرن هشتم:
در وقف نامه الخيرات كه در سال 735 هجري قمري تنظيم گرديده از اردكان به نام قريه نام برده كه داراي قنوات و محلات متعدد بوده است و براي بعضي از آنها لفظ قديم بكار برده است كه اين نشانگر قدمت اردكان قبل از قرن هفتم ميباشد. مهمترين قنوات و محلات اردكان كه در قرن هفتم وجود داشته به شرح زير است:
قنات شيرين- كه بين قريه شيرين اردكان بوده كه فعلاً اين منطقه جزء محله كوشكنو محسوب ميشود.
قنات اردكان- كه فعلاً هيچ اثري از آن نيست و شايد وجه تسميه اردكان از آن گرفته شده باشد قنات ملت آباد و بارحوك- به عنوان دو قنات قريه اردكان ذكر شده.
قنات اميري كه منبع آن را حدود قريه اردكان ذكر كردهاند.
اردكان در قرن نهم:
مهمترين سند مكتوب در اين قرن همان وقف نامه معروف بهاءالدين آباد ميباشد كه در سال 849 قمري تنظيم گرديده است و سند ديگر مربوط به اين قرن سنگ قبر قطبالدين اردكاني است كه در سال 897 هجري قمري حكاكي شده و بر روي قبر وي در لفعه حاجي محمودشاه در بندر آباد نصب ميباشد
اردكان در قرن دهم:
در اوايل قرن مسجد بزرگ زيرده در شمال قريه اردكان بنا گرديده و به مسجد زيرده سفلي مشهور گرديده است و قسمت تابستاني كه بسيار كوچك هم بوده با آب انبار روبروي آن در سال 989 قمري به پايان رسيده و بعداً شبستان نسبتاً مفصلي در جنب آن بنا گرديده و 4 قطعه كاشي باقيمانده از آن زمان كه فعلاً جنب محراب مسجد زيرده نصب است مربوط به سال 1017 قمري ميباشد. از ديگر اسناد اين قرن دو قطعه كاشي به رنگهاي آبي و لاجوردي به تاريخهاي 959 و 960 قمري كه اولي در بالاي حمام چرخاب (حمام سعيدا) و دومي در مسجد جامع روستاي هفتادر كه هر دو كار حيدر بن حسين اردكاني ميباشد علت نصب لوح آبي در سردر حمام سعيدا هنوز معلوم نيست چون حمام سعيدا در اواخر قرن 12 توسط حاج محمد سعيدا ساخته شده است.
و اين نشانگر اين است كه در آن زمان صنعت كاشي سازي و سراميك سازي در اردكان رواج داشته و نامبرده در كار خود مهارت كافي داشته است. توضيح آنكه آخرين كارگاه سفالگري اردكان تا حدود سال 1320 شمسي در نزديكي ميدان قلعه داير بوده كه بعداً تعطيل گرديده و بطور كلي اين صنعت در اردكان منسوخ شده است. از ديگر بناهاي مربوط به اين قرن مسجد جامع ميباشد كه تاكنون نيز بزرگترين مسجد اردكان محسوب ميگردد. و قديميترين زيلوي آن مربوط به سال 1016 و 1019 و 1020 قمري ميباشد. از ديگر بناهاي اين دوره مدرسه علميه- حمام قديمي بازار كه در شرق حمام فعلي بازار قرار دارد- آب انبار رباط ( در نزديكي حمام بازار و مسجد جامع و چهار سوق قبلي بازار و در راسته بازار زرين فعلي قرار دارد)- ميدان بالاده- قلعه سيف- حسينيه بازانو (كه قديميترين سنگ تاريخي آن به سال 1058 قمري ميباشد).
اردكان در قرن يازدهم:
در اين قرن اردكان صورت كاملاً آبادي داشته است. با اسناد به كتاب جامع مفيدي كه در سال 1082 قمري شروع و در سال 1090 قمري خاتمه يافت. در اين كتاب به شرح زندگي چندين از علماي بزرگ اردكان چون مولانا رفيع محمد اردكاني، امير محمد صالح اردكاني و ... و در مورد وضعيت اردكان نيز مينويسد:
اين قصبه شريف از قديمالايام محل توطن فضلا و علما و حكما و منجمين و دانشمندان بوده و هست و در ميان اصحاب هوش به تونان كوچك اشتهار دارد.
زمان تحرير اين صحيفه آن مكان در نهايت محورست. و مشتمل است بر مساجد و خرانق و حمامات و بقاع و بازار و چهار سوق و باغات و بيوتات و عنروذالك و فحشون به وجود علما و فضلا و حكما و صلحا و هر يك منازل دلگشا و بساتين و بهشت بنا ساختهاند و پرداختهاند. در سال 1041 قمري شخصي بنام حاجي محمد علي قناتي به اسم علي آباد (معروف به قنات نيلي) حفر نمود و در ميان بازار، چهار سوق و باغات و بيوتات و فازل جاري ساخت. در مورد اين قنات آمده است. آبروفت اردكان زمين آب.
همانگونه كه ذكر گرديد اردكان در آن دوره از رونق خوبي برخوردار بوده و بازار بزرگ آن از شمال به جنوب امتداد داشته است و در وسط بازار چهار سوق بسيار بلند و زيبايي بنا گرديده بود و اگر چه تاريخ بناي آن مشخص نيست ولي آنچه مسلم است در قرن يازدهم آن چهار سوق عظيم وجود داشته و متأسفانه در اثر سهل انگاري مسئولين رژيم متصور پهلوي آن بازار و چهار سوق زيبا و آب انبار دو راه كه در سال 1075 احداث شده بود در سال 1338 به خيابان تبديل گرديده است.
اوضاع سياسي اجتماعي اردكان در قرن دوازدهم
اوضاع سياسي:
در سال 1148 كه نادرشاه در دشت مغان تاجگذاري مينمود در مذهب تشيع تغييراتي به وجود آورد و عدهاي از علما از جمله حاجيملكافصل از نوادگان شمس تبريزي با او به مخالفت برخاستند پس از انتخاب نادرشاه به سلطنت نادرشاه مخالفين خود را به نقاط ديگر كشور تبعيد نمود خود و حاجيملكافضل را به اردكان تبعيد نمود وي در اين شهر تشكيل خانواده داد و ثمره ازدواجش چند فرزند از جمله حاجيمحمدهاشم كه قنات علي آباد هاشم را احداث نمود و در سال 1214 قنات مزبور را وقف نمود را در روزهاي عيد فطر و نوروز و روز عاشورا براي مساكين غذا تهيه نمايند. فرزند ديگر وي محمد سعيدا پدر آخوند عالي بود و اكثر علماي اردكان از نسل وي ميباشند و آيتاللهشمس اردكاني از نوادگان وي باشد.
وضعيت اجتماعي در قرن دوازدهم
اردكان به علت دور بودن از جاده اصلي تا حد زيادي از دسترس ياغيان در امان بوده ولي در عين حال داراي برج و باروي بلند و مستحكمي بوده است و اطراف آن را خندقي احاطه كرده كه در مواقع حساس در داخل آن آب ميانداختند و مانع نفوذ به داخل ميشدند طول خندق حدود سه كيلومتر و عرض آن در بعضي نقاط از ده متر تجاوز مينموده است و تعداد برجهاي آن دقيقاً مشخص نيست ولي در بعضي نقاط به فاصله هر 100 متر يك برج بنا گرديده بود. اكثر مردم داراي تفنگ سرپر بودهاند و شبها در برجها حفاظت را به عهده داشتهاند.
دروازههاي شهر عبارت بوده از دروازه اميري و عليبيك و كوشكنو در شمال و دروازه مير صالح و بازارنو و سوراخك در جنوب و دروازه آخوند و خالوزمان در مشرق و دروازه سيف در مغرب و هر دروازه داراي دو برج بزرگ و دو درب محكم بوده است و در كناره هريك از آنها اطاق كوچكي مخصوص دروازهبان قرار داشته است و معمولاً در جنب هر دروازه آب انباري ساخته بودند كه در حال حاضر نيز موجود است. در زمانيكه حكومت مركزي ضعيف شده بود و به اصطلاح ناامني حاكم بود پشت در اكثر دروازهها را گل ميريختهاند تا كسي نتواند آن را باز كند و فقط دو دروازه جنوبي و شمالي را بر روي ورود و خروج اهالي باز ميگذاشتهاند و شبها به طور كلي در دروازهها را ميبسته و حتي كسانيكه ميخواستند شبها به آبياري بروند ميبايست غروب از شهر خارج شوند و تا صبح نيز نميتوانستند به شهر باز گردند بعدها نيز در كنار دروازهها مأمور ماليه مينشسته و از ورود اجناس و كالا به شهر گوشخري يا ماليات ميگرفته.
در بيرون دروازه ضلع جنوبي، قبرستان بزرگي واقع بوده است و تقريباً تمامي منطقه واقع در جنوب شهر قبرستان بوده و مصلي شهر در محل ميدان امام خميني فعلي بين دروازه بازارنو و مير صالح قرار داشته است و شاهعباسي در منتهي اليه قبرستان (محل فعلي دبيرستان شرف) قرار داشته و غسالخانه در جنوب رباط واقع بوده است همچنين چندين كاروانسرا در داخل شهر و بعضي نيز در كنار دروازهها احداث گرديده بود و اكثر آنها وقف بودهاند و چون اردكان در سر راه كاروانهايي قرار داشته است كه از شمال كشور به جنوب عزيمت نموده لذا در اكثر اوقات كاروانسراها مملو از كالاهاي مختلف بود بطوريكه كاروانياني كه چاي و نخ را از هند ميآوردند از اردكان ميگذشتند و به نهرهاي ديگر ميرفتند
به همين دليل هنوز هم اهالي اردكان به نخ كرباسي بافي «هند» ميگويند و از طرف ديگر كاروانياني كه قند و بعدها نفت از روسيه ميآوردند ميبايست از اردكان عبور نموده و به يزد و سپس بندرعباس بروند و به همين دليل قند كله در اردكان به قند ارسي معروف شده است و شايد به همين دليل عبور كاروانهاي شكر و قند بوده كه بعدها دهها كارگاه قندريزي در اردكان تأسيس شده و هنوز هم قندريزي يكي از مشاغل مهم اين شهر محسوب ميگردد.
مهمترين كاروانسراهايي كه در داخل شهر قرار داشته كاروانسراي گودالك در نزديكي ميدان بازارنو- كاروانسراي ميدان علي در نزديكي مسجد جامع- كاروانسراي كوشكنو در نزديكي حسينيه كوشكنو و بعدها كاروانسراي حضرتي در كنار دروازه بازارنو و كاروانسراي سلطان در كنار دروازه سيف و كاروانسراي عليبيك در كنار دروازه عليبيك احداث ميگردد.
محلات فعلي اردكان در آن زمان كاملاً شكل گرفته بود و تقريباً هر محله عبارت بوده از يك ميدان كوچك، چند مغازه يك يا چند آب انبار، يك يا دو مسجد و تعدادي خانه مسكوني و يك حمام و ميدانها اغلب مركز تجارت بوده است و علاوه بر اينكه در اطراف آن مغازهها مختلفي مخصوصاً حلاجي قرار داشته محل خريد و فروش هيزم و زغال نيز بوده است همه روزه چندين بار شتر هيزم و زغال به اين ميدانها وارد ميشده و هيزمها شايد يكي دو روز در انتظار مشتري ميماندند و معروفترين هيزم در آن زمان قيچ و طاغ و در منه بوده معروفترين زغال، زغال بادام و قيچ بوده است كه از رباطات و حاجيآباد زرين حمل ميشده است.
معماري در قرن دوازدهم
از بناهاي معروف اين دوره مسجد و چهارسوق كوچك و مدرسه علميه جنب مسجد حاجمحمدحسين ميباشد. كه توسط حاجمحمدحسين، حسن اشرف بنا گرديده است و از ويژگيهاي اين بناها نماي آجري آنها است و سقف آجري چهارسوق كوچك هنوز يكي از زيباترين نماهاي آجري ميباشد و بادگير حاجمحمدحسين زيباترين بادگير اين شهر بوده است. از ديگر بناهاي مشهور اين دوره حمام زيبا و ارزشمند طالب است با سقفي معلق كه به سبك بسيار جالبي بنا گرديده بود.
از آثار مكتوب اين دوره علاوه بركتابهاي خطي كه از علماي اردكان باقي مانده است و قرآنهاي خطي كه توسط خوشنويسان اين شهر به رشته تحرير درآمده يك سنگ قبر سياه رنگ متعلق به سال 1113 هجري قمري ميباشد. كه در حسينيه بازارنو نصب شده است
نحوه و شكلگيري بافت قديم:
از آثار موجود چنان برميآيد كه احداث بافت قديم اردكان حداقل در سه مرحله انجام شده و قسمت اصلي آن كه همان مركز ثبت و بخش اوليه بافت ميباشد در محلي كه امروز به ميدان قلعه مشهور است بنا گرديده در حقيقت قلعه اصلي يا اولين بنادر اردكان در اين منطقه بوده و تاريخ دقيق بناي آن مشخص نيست اما آثار موجود نشان ميدهد كه اين قلعه حداقل در قرن ششم هجري قمري موجود بوده است. سپس محلات بالاده و زيرده به آن اضافه شده است. و محدوده اوليه اردكان عبارت بوده از محله زيرده در شمال تقريباً 450 متر و عرض آن در حدود 250 متر بوده است اين محدود كوچك داراي دو مسجد جالب و بزرگ و زيبا ميباشد، مسجد جامع در جنوب و مسجد زيرده در شمال و فاصله ميدان قلعه تا مسجد جامع درست برابر است با فاصله مسجد زيرده تا ميدان قلعه، در اين بخش كوچك مدرسه علميه با وسعت بسيار زياد و حمام زنانه و مردانه، بازار، آب انبار و رباط نيز وجود داشته است. حصار و خندق اوليه بطور كلي از بين رفته و تا اوايل قرن اخير بخش كوچكي از خندق در ضلع جنوب شرقي در نزديكي ميدان بالاده هنوز باقي بود كه متأسفانه به مغازه تبديل گرديده است.
حصار دوم
توسعه بافت قديم در سالهاي بعد بيشتر مربوط به شرق بوده است و خانههاي دوره ايلخاني در شرق اردكان نشانگر اين واقعيت است كه در قرن هفتم اين منطقه جرايي از بافت بوده است و حدود آن در شمال تا نزديكي حسينيه كوشكنو و در جنوب تا نزديكي حسينيه بازار نو امتداد داشت و طول و عرض درست مشخص نيست.
حصار سوم
حصار سوم كه در واقع آخرين حصار و باروي بافت قديم اردكان ميباشد نشانگر توسعه از چهار طرف است زيرا در شمال و جنوب محلات كوشكنو و بازار نو به بافت افزوده گرديده و در شرق محلات زين الدين و تيران در غرب محلات چرخاب و اميري به بافت اضافه گرديده است.
توضيح آنكه قلعه سيف و دروازه سيف نيز در اين توسعه در ضلع جنوب و جنوب غربي احداث شده است. در اين توسعه طول بافت به 850 متر و عرض آن به 650 متر رسيده است تاريخ دقيق اين توسعه مشخص نيست ولي شواهد و قراين نشان ميدهد كه در قرن دهم اين توسعه صورت گرفته بوده است
شبكه معابر قديم بافت تاريخي:
هر بافت تاريخي براي خدمترساني به محلات خود احتياج به مسيرهايي (معبرهايي) دارد حال اين معابر سلسله مراتبي دارد و عرض اين معابر با توجه به عملكرد آنها در بافت متفاوت است. معبر اصلي كه همان معابري هستند كه از دروازهها شروع مي شوند و محل گذر عموم مردم بوده است و داراي عرض بين 4-3 متر بوده است.
معبر اصلي بافت به گونهاي طراحي شدهاند كه عناصر شاخص شهري مثل آب انبارها، مساجد، كاروانسراها و حسينيهها كه نقش ميدان را به عهده داشتهاند يا در كنار آنها هستند و يا به راحتي به اين معابر اصلي دسترسي دارند.
از ميان معابر اصلي بافت مهمترين آنها راسته اصلي بازار بوده است كه در بافت قديم اردكانجهت شمالي- جنوبي داشته و از دروازه بازار نو شروع و در دروازه كوشكنو خاتمه مييافته است و بيشتر اين مسير سرپوشيده بوده و چهار سوق اصلي در اين راسته قرار داشته است.
بقيه معابر اصلي به نوعي از اين راسته اصلي (بازار) انشعاب مييافتهاند كه به هفت دروازه ديگر ميرسيدهاند. بعضي از اين مسيرها شاخه فرعي بازارنو بودهاند. مانند معبري كه از چهار سوق انشعاب يافته (بازار زرين) و پس از عبور از كنار مسجد جامع به دروازه سيف و از محلات زيرده و قلعه سيف ميگذشته است.
راسته فرعي ديد هر بازار در محله بازارنو امتداد داشته و به دروازه آخوند در محله تيران خاتمه مييافت گاهي مسيري محل رفت و آمد مسافرين بوده است مثل كوچه خراساني كه محل گذر زائران و كاروانهايي كه ميخواستند به مشهد بروند بود و از درون محلات كوشكنو و كلاق ميگذشته و به دروازه خالو زمان ميرسيده است.
يكي از معابر اصلي از دروازه مير صالح شروع و پس از قطع گذر مير صالح به ميدان بالاده و امتداد آن در محله زيرده و سپس به حسينيه و مسجد عليبيك و در انتها به دروازه عليبيك خاتمه مييافت.
معابر اصلي از محلات مختلف عبور كردهاند. پس از معابر اصلي، معبر برون محلهاي بودهاند كه وظيفه خدمت رساني به محلات مختلف را داشته و پس از معبر اصلي و معابر برون محلهاي، معابر درون محلهاي را داريم كه با توجه به بافت ارگانيك محلات مختلف داراي مسيرهاي مختلفي بودهاند معابر برون محلهاي و درون محلهاي داراي عرض بين 5/2- 5/1 بودهاند.
در نهايت معابر سرويس دهي به مجموعه از واحدهاي همسايگي و بن بست هاست كه بعضي از آنها سرپوشيده (ساباط) است و عرض آنها از 5/1 و 5/0 متر تجاوز نميكند.
منابع تأمين آب
آب آشاميدني داخل حصار بست از طريق آب انبار تأمين ميشده است آب غير شرب نيز توسط چهار رشته قنات كه از جنوب وارد بافت ميشد و پس از عبور از طول و 85 متري بافت از شمال خارج ميگرديده تأمين ميشده است. اين رشته قناتها از منازل و اماكن عمومي شهر عبور ميكرد. و مردم با حفر پاكنه كه در اصطلاح حمل به آن جوي (جوغ) گفته ميشود به آن دسترسي پيدا ميكردهاند.
مسير قناتها تا حدي مستقيم بوده است. خانه ها و اماكن اطراف قنات نيز با حفر كانالهاي انحرافي بخشي از آب را به طرف خانههاي خودشان منحرف مينمودهاند كه در اصطلاح به محلي به مسير مستقيم قنات راسته و مسير انحرافي آن كجه و مسير انحرافي كه از انحراف ديگر جدا شده كجه بر كجه ميناميدند از چهار رشته قنات كه از داخل بافت عبور ميكرده قناتهاي شورآبه، مورتين و بهاءالدين آباد در زير زمين قرار داشته ولي قنات نيلي در سطح زمين جريان داشته از دروازه بازارنو وارد بافت شده و پس از عبور از طول بازار از دروازه كوشكنو خارج ميشده و به علت عبور اين قنات از بازار و ساير اماكن عمومي جملة «آبرو يافت اردكان زين آب» براي آن در نظر گرفته شده است كه بر اساس حروف ابجد سال 1040 قمري به دست ميآيد كه سال احداث قنات علي آباد نيلي ميباشد.
مراكز اقتصادي
بزرگترين مركز اقتصادي شهر، بازار بزرگ و چهارسوق زيبا و معروف آن بوده كه در از جنوب به شمال امتداد داشته و طول آن به 750 متر ميرسيده است. تاريخ بناي اين بازار مشخص نيست ولي صاحب جامع معنوي كه در سال 1085 كتابش را تدوين نموده از اين بازار و چهار سوق و قنات نيلي نام برده است:
در محل چهار سوق دور بازارچه كوچك يكي در غرب و ديگري در شرق قرار داشته كه يكي به دروازه آخوند و ديگري به دروازه سيف منتهي ميشده است. در داخل بازار علاوه بر مغازههاي مختلف چند تيمچه يا تجارتخانه نيز قرار داشته است همچنين در هر محلهاي بازارچه كوچكي وجود داشته كه تأمين كننده مايحتاج اهالي محله بوده است.
مهمترين دروازههاي اردكان
مهمترين دروازههاي اردكان عبارتند از:
دروازه مير صالح، دروازه سيف، دروازه بازارنو، دروازه خالو زمان، دروازه اميري، دروازه كوشكنو، دروازه علب بيك و دروازه آخوند كه ورود و خروج به داخل قصبه از طريق اين دروازه صورت ميگرفته است.