مسجد زیردِه (سُفلی)
مسجدی
بود كوچک كه ظاهراً در اوایل قرن دهم در محلهی زیرده ساخته شد و بنا
به اظهار آقای ایرج افشار، قدیمیترین مسجد اردكان است.
تنها سند
تاریخی باقیمانده تا چند سال قبل، دو لنگه در بود كه با خطی خوش شرح
وقف را بر آن كندهكاری كرده بودند:
[روی لنگهی راست در] «وقف كرد این در را قُرْبَةً اِلَی اللّه؛ قاسمِ حاجی جلال»
«این در را بر مسجد زیر قریهی اردكان- سنة 989» [ روی لنگهی چپ در]
دو سند
دیگر از قدمت این مسجد، بهدست آمده كه در زیر نقل میشود.
بر روی
ورق اوّل یكی از حزبهای قرآن موجود در اتاق مسجد، كه به قطع 5/16 × 12
و دارای جلد چرمی سوخته است، چنین نوشته شده:
|
«وقف كرد، صالحه عابده، فاطمه بنت حافظ
قطبالدّین بن میرمحمود اردكانی، این جزو را از كلام اللّه
مجید با بیست و نه جزو دیگر، بر مسجد زیر قریه مذكور، مشروط آن
كه سوای مجالس ختم و قبرستان به محلّی دیگر نبرند و نفروشند و
رهن نكنند. فی سنه 1006» |
روی ورق آخر، نام كاتب با خط قرمز بدین شرح مرقوم است:
«كَتَبَهُ شیخ محمّد بن شیخ علی اردكانی-
عَفیاللّه عَنْهُما»
روی ورق اوّل، یک حزب دیگر كه 34 صفحه است، با خطّ خوش چنین نوشته شده:
|
وقف مخلّد موبّد نمود،حاجیالحَرَمین الشّریفین، حاج محمّدحسین اردکانی، این جزو مصحف مجید را با بیست و نه جزو دیگر، بر مسجد زیرده و مقبره و مجلس ختم قریه اردکان. فَمَن بَدَّلَهُ بعد ما سَمِعُه فَلِنما عَلَی الّذین بُیدلُونُه. فی سنه 1082» |
این حزب، جلدی قرمز متمایل به زرد دارد و قطع آن 15 × 20 سانتیمتر است.

[عکس: حسین حائریاردکانی]
موقوفات مسجد زیرده اردكان (سُفلی)
این
مسجد كه پس از گسترش و تجدید بنای بافت قدیمی آن از بین رفت و موقوفات
فراوان داشت. از مرحوم حاج سیدحسین طباطباییِ واعظ نقل شده است كه اصل
وقفنامه را نزد مرحوم «آخوند ملّاعلی حاج آخوند» دیده بود كه روی كاغذ
آبیرنگ نوشته شده و پشت آن را به پارچه چسبانده بودند. بعضی رَقَبات
آن را این گونه برشمردند:
پنج قفیز زمین امیری واقع در كشتخوان
امیری كه تا مدّتی، آن مرحوم تولیت آن را برعهده داشت و سپس به خادم
مسجد زیرده واگذار كرد.
قسمت دیگری از موقوفات مسجد زیرده به نقل از
آقای «شیخ احمد احمدی» چنین بوده:
چند قطعه زمین كشتخوان برای مصرف
شیرینی شب نیمه شعبان، یک قطعه زمین پستهزار در امیری كه وقف مصرف
شیرینی در روز عید سعید غدیر بود.
دو در باغ پسته، واقع در محلّ
«كوچه پسته» (كنار آبانبار قُملاغ = كُملاغ) بوده است كه در یكی از
این باغها، به كوچه باز میشد و در باغ دیگر به كوچه نیلی باز میشد.
این باغها كه فرزندان «احمدرضا» تولیت آن را داشتند، بر مسجد زیرده
(سفلی) وقف بود. باغ سمت شرقی، یعنی باغ محمّدشاه (در تلفظ محلی
مَنْشاه) و علی شاه در دست عبدالحسین حاجی بود.
یک در باغ شورآبه،
برای وصالی قرآنهای مسجد زیرده بود كه متن وقفنامه آن بر روی لوحه
سنگی كنار محراب تابستان نوشته است.
از جمله دیگر موقوفات، تشكیل
جلسات قرآن بود كه در شبهای دوشنبه در مسجد برگزار میشد. رایج بود كه
در تابستان از میوه فصل همچون انجیر سبز، انگور كُمُری و در زمستان
خرما به حاضران بدهند.
در صبح روز عید غدیر و همچنین پس از نماز
نیز خرما و شیرینی بین مردم توزیع میكردند. زنها هم
دستمالهایشان را از غرفهها به زیر میانداختند و متصدّیان پس از
ریختن سهم آنان، دستمال را دوباره به غرفهها پرتاب میكردند.
حمید مشتاقیان |